۱۳۹۵ آذر ۳۰, سه‌شنبه

هشیاری واپسین



بسمه تعالی

تحرکات اخیر کشورهای غربی در خصوص عربستان خبر از اشتباه تاکتیکی را می‌دهد که یکبارصدام حسین رئیس جمهور معدوم عراق را به مرز نابودی کشاند


تحریک و تجهیز برای عملیات بر علیه ایران


به گزارش العالم رژیم صهیونیستی در سال ۲۰۱۲ از پایگاهی در عربستان قصد حمله هوایی به ایران را داشته است. در خبرها آمده است که این مجوز یکبار دیگر برای صهیونیستها صادر شده است. در همین حین سفر وزرای دفاع آلمان و خارجه آمریکا و همچنین نخست وزیر انگلیس به عربستان یکی پس ازدیگری به در مدت کوتاهی پس از یکدیگر قابل تأمل است. 




در حقیقت تهدید نخست وزیر انگلیس در کنفرانس شورای همکاری‌ خلیج فارس در بحرین را می‌توان اقدامی تلافی جویانه بر علیه ائتلاف آزادی (نامگذاری از جانب نویسنده می باشد) ایران – روسیه – سوریه ارزیابی نمود ، و از قرار معلوم غرب می‌خواهد اشتباه استراتژیکی که توسط صدام حسین در قبال ایران پیاده نمود را اینبار توسط عربستان سعودی با دستانی پرتر تکرار کند

با این تفاوت که عربستان جریانهای تجزیه طلب، منافقین و طیف وفادار به سلطنت پهلوی و همچنین افراد بانفوذی در میان اپوزیسیون همچون علیرضا نوریزاده را در اختیار دارد

با توجه به خواست تاریخی اپوزیسیون از غرب مبنی بر حمایت همه جانبه، آنگونه که از شواهد و قرائن برمی آید رژیم صهیونیستی با کمک عربستان سعودی این مهم را بر عهده گرفته‌اند

در این صورت این حمایت می‌تواند اینگونه رقم بخورد

همه دشمنان ایران میدانند که ایران اعلام کرده است در صورتی که آمریکا و یا هر کشور دیگری از یکی از کشورهای همسایه به ایران حمله نظامی کند، ایران آن کشور را مقصر می داند. لذا با علم به این مطلب و با توجه به اینکه برنامه رژیم صهیونیستی برای شکستن شمشیرهای داموکلس با آزادسازی حلب و به دنبال آن آزادسازی موصل به شکست قطعی انجامیده است، و از آنجایی که رژیم اشغالگر قدس خود توان رویارویی مستقیم با ایران را ندارد؛ عربستان سعودی و هم پیمانانش را با خود همراه نموده است تا ضمن تأمین امنیت شهرهای خود، به فرض مسلمان بودن کشورهای حوزه خلیج فارس جنگ مسلمان با مسلمان را براه بیاندازد تا خود تلفاتی در این میان نداشته باشد

اما عملیات صهیونیستها بر علیه ایران در حمایت از ضد انقلاب، بمباران نیروگاهها و مراکز حساس نظامی است. این در جهت حمایت از اغتشاشاتی صورت می‌گیرد که سعید شمیرانی که اخیراً خود را رهبر اپوزیسیون معرفی می‌کند آغازش را دقیقاً سه روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ اعلام نموده است.



بر طبق محاسباتی که گمان می‌رود رژیم صهیونیستی انجام داده است، ایران بر طبق گفته خود قاعدتاً باید با عربستان سعودیی وارد جنگ بشود که حمایت همه جانبه انگلیس و آلمان را دارد. همزمانی درگیری نظامی با عربستان سعودی و بمباران مواضع هسته ای و مراکز حساس نظامی شناسایی شده در حمایت از اغتشاشاتی که سلطنت طلبان در فضای مجازی مبلغ آن و منافقین و گروهکهای تجزیه طلب مجری آن خواهند بود تا بحرانی را برای کشور ایجاد کنند که کمترین هزینه آن تجزیه کشور و جنگ داخلی خواهد بود. فراموش نکنیم اگر حمایت هوایی کشورهایی همچون فرانسه نبود، چه بسا هنوز معمر قذافی زنده و رئیس جمهور لیبی بود. و از طرفی نباید نادیده بگیریم مسلح بودن اشرار بلوچ و کرد و همچنین فعالیت‌های تجزیه طلبان آذربایجان و خوزستان را که همگی از حمایت رضا پهلوی و عامل سعودی ها علیرضا نوریزاده برخوردارند.

در گام اول برای جلوگیری از توطئه دشمن بیداری و هشیاری کامل نیاز است. ضمن اینکه پست های کلیدی در مراکز استراتژیک، تصمیم گیری، امنیتی و سیاستگزاری از اصلاح طلبان، اعتدالیون و تکنوکراتها بعنوان دروازه های نفوذ و عوامل اصلی تضعیف کشور در برابر دشمنان گرفته شود و به نیروهای انقلابی و ولایتمدار سپرده شود

و من الله التوفیق

۱۳۹۵ آذر ۱۴, یکشنبه

دکترین اعصاب

بسمه تعالی 

پس از مراسم ۷ آبان که نشان کوچکی از عزم و اراده ملی در برابر تجزیه طلبی و صف کشی در برابر دشمنان حجاز نشین بود، اتفاقاتی در میان اپوزیسیون افتاده و ادامه دار شده که می توان به این اتفاقات با دید متفاوت تری نگاه نمود و برنامه ای برای آینده بدنه اپوزیسیون طراحی و اجرا نمود  
حوادث پس از ۷ آبان و موضع گیری های عناصری همانند رضا پهلوی و علیرضا نوریزاده، شکاف عمیقی بین سران اپوزیسیون و بدنه آن  ایجاد کرده است. موضع گیری های سعودی پسند که هیچ گاه به مذاق نه تنها اپوزیسیون، بلکه ملت ایران خوشآیند نبوده و نخواهد بود جزئیات بیشتر

علیرغم تمامی این حوادث پس از ۷ آبان، هنوز شاهدیم که ارتباطات سر با بدنه هنوز از طریق رسانه ها پابرجاست، اگرچه این ارتباط باعث تخریب حداکثری سر خواهد شد، اما دلارهای سعودی در ترمیم این تخریب بسیار موثر است . حتی اگر شخص منتظرالسلطنه پهلوی تحت کنترل خودی باشد

همانگونه که در علم پزشکی توضیح داده شده است، هدایت و کارکرد بدن انسان توسط سیستم عصبی انجام می پذیرد و اعصاب محیطی به دو دسته حسی و حرکتی تقسیم می شوند. عملکرد اعصاب حسی انتقال تحریکات دریافتی به مغز و نخاع می باشد.  پس از ۷ آبان شکاف عمیقی بین مغز و نخاع در اپوزیسیون ایجاد شده است و عملا نخاع در مقام مغز عمل می کند. و خود در دو نقش حسی (غیر ارادی) و حرکتی (ارادی) وارد عمل شده و یا پس از اتمام حملات به سر وارد عمل خواهند شد. در این حالت ابتدا لزوم عمیق تر شدن شکاف تا جایی که امکان ترمیم نباشد و حملات تاکتیکی متعدد به سر بوضوح حس می شود


  
پس از اتمام مراحل اولیه فوق که شرایطش مهیاست، و روز به روز زمینه برای این مهم هموارتر می شود، نوبت به کاربرد سیستم عصبی اتونوم می رسد که متشکل از اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک می باشد. لازم به ذکر است که اعصاب سمپاتیک از ناحیه سینه ای - کمری ستون فقرات  و اعصاب پاراسمپاتیک از ناحیه جمجمه ای - خاجی خارج می شوند. این سیستم عصبی فعالیت های ارگانهای احشایی همانند ریتم قلب و ترشح غدد را تنظیم می کند. لذا اثرات اعصاب سمپاتیک و پاراسمپاتیک که منشا یکی در بالا و پائین ستون فقرات و منشا دیگری در ناحیه های میانی ستون فقرات قرار دارد بر روی اپوزیسیون در فضای مجازی و حقیقی می تواند همانند مدیریت زیبایی که در ۷ آبان در پاسارگاد دیده شد ابتکار عمل را از دشمن بگیرد، پیش از آنکه شکافها ترمیم و سر به بدنه باز گردد

و من الله التوفیق


  

۱۳۹۵ آبان ۱۳, پنجشنبه

یکی از راهکارهای تشکیل دیوار دفاعی در اروپا

بسمه تعالی

از ابتدای پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی تا کنون ابواب جمعی منافقین و ضد انقلاب همواره در تلاش هستند تا با سیاه نمایی دستاوردهای انقلاب اسلامی و تحریک مردم داخل کشور برای ایجاد اغتشاش و ناامنی، و همچنین حمله فیزیکی به ایرانیان در خارج از کشور، حمله و توهین به کنسولگری های جمهوری اسلامی ایران در اروپا و توهین های لفظی به مسئولین نظام و ایرانیان مقیم در کشورهای اروپایی، علاوه بر دشمنی با امنیت ملی داخلی از طریق حمایت از قاتلان، سوداگران مرگ و متجاوزین به عنف با اعتراض به نقض حقوق بشر در کشور در زیر مجموعه مخالفت با مجازات عادلانه اعدام، در تلاشند تا کشورهای اروپایی را برای ایرانیان ناامن کنند.
برای نمونه در زیر برخی مستندات را مشاهده می کنید:








همانگونه که مشاهده می شود اکثر این حملات به سرکنسولگری جمهوری اسلامی ایران در شهر فرانکفورت آلمان صورت می گیرد که باید از طرف مسئولین کشوری و لشکری امنیت کنسولگری ایران که در حکم خاک ایران است، تامین گردد. امنیت سفارت خانه ها و کنسولگری ها در خارج از کشور، در حکم امنیت ملیست.

حال باید دید که چگونه این تامین امنیت امکانپذیر است:
در قانون جزایی کشور آلمان مسئله فوق جرم محسوب می شود و برای این جرم مجازاتی در نظر گرفته شده است:


ماده 102
حمله به نهادها و نمایندگان کشورهای خارجی
1-درصورتیکه فرد یا افرادی به محل زندگی یا محل کار افراد، مامورین و دیپلوماتهای کشورهایی که در آلمان نمایندگی سیاسی و کنسولی دارند، حمله کنند، به حبس تا 5 سال و یا جریمه نقدی محکوم می گردند، در موارد جدی می تواند جریمه نقدی همراه با یکسال حبس همراه باشد.
2- درصورتیکه متهم به حداقل 6 ماه حبس محکوم بشود، دادگاه می تواند کلیه مناسب دولتی و اداری متهم را ملغا نماید و بر عدم صلاحیت متهم برای کار در ادارات رسمی و دولتی (پس از اتمام محکومیت) رای بدهد 


ماده 103
توهین به موسسات و مقامات کشورهای خارجی
1-اگر شخص یا اشخاصی به یکی از اعضای دولت های خارجی که در کشور (آلمان) نمایندگی دارند، و یا کسانی که در هیئتی دیپلوماتیک در کشور (آلمان) بسر می برند، اهانت نماید، مجازاتش تا سه سال حبس می باشد. و در صورت  افترا به افراد نامبرده، به مجازات حبس از سه ماه تا پنج سال محکوم می گرند.
2-در صورتی که جرم در ملا عام صورت گیرد، دادستانی می تواند با داشتن ادله 

اقدام به صدور حکم نماید.


ماده 104
توهین به پرچم و نمادهای کشورهای خارجی
در صورت هرگونه توهین، امحاء، حذف و یا آسیب رسانی به پرچم و نمادهای کشورهایی که روابط دیپلوماتیک با کشور (آلمان) دارند علی الخصوص در حوزه قانونی آن کشورها در آلمان (سفارتخانه ها، کنسولگری ها، مراکز فرهنگی و ...) به مجازات حبس تا دو سال و یا جریمه نقدی مجازات می شوند.


ماده 104 a
شرط اجرای این قوانین
اجرای این قوانین منوط به درخواست محاکمه از سوی دولتهایی که روابط دیپلوماتیک با آلمان دارند، می باشد و دولت فدرال موظف به پیگیری می باشد. 


یکی از ابزارهای دشمن برای پیشبرد اهدافش، تحرکات فوق و انتشار آن در فضای مجازی برای انگیزه سازی عوام در داخل کشور است. برای نمونه می توان از شعارهای مطرح شده در 7 آبان 95 در پاسارگاد نام برد. با ایزوله کردن و قطع دستان اپوزیسیون خارج نشین در فضای حقیقی در خارج از کشور می توان امنیت ملی عوام را تامین و تضمین نمود.

اگر دوستان در سایر کشورها در زمینه قوانین جزایی آن کشورها مطالعاتی داشته باشند، تا در زمینه ریشه کن کردن عوامل ضد انقلاب در خارج از کشور به اجماع رسیده شود، نه تنها امنیت ملی را تا اروپا گسترش داده ایم، بلکه زیربنا و فونداسیون دیوار دفاعی نظام مقدس جمهوری اسلامی را در اروپا آماده کرده ایم.


ان شاءالله


توضیح: ترجمه متون آلمانی توسط نگارنده انجام گرفته است.


و من الله التوفیق

۱۳۹۵ مهر ۲۱, چهارشنبه

مذهب ستیزی حاصل بی موضوعی

بسمه تعالی

با آغاز محرم و ایام سوگواری شهادت سید الشهداء، اپوزیسیون و ضد انقلاب نوک پیکان مبارزات براندازانه خود را به سمت دین و عزاداران حسینی گرفته و با زیر سوال بردن عزاداری و با استناد به اقدامات فرقه شیرازی، همانند وهابیت سعی در مخدوش نمودن چهره شیعه داشته و با توهین به عزاداران ضمن عقده گشایی به مبارزات براندازانه خود ادامه می دهند.




اینگونه حملات بر عیله اعتقادات ملی در دو بخش انجام می پذیرد:
بخش اول مناسبتی است. که در ماههای محرم، صفر و ماه رمضان این حملات انجام می پذیرد.
اما بخش دوم که از نظر راهبردی حائز اهمیت است؛ مرحله فقدان خوراک فکری است. در این مرحله نیز شاهد حملات اپوزیسیون مجازی به اعتقادات و باور مذهبی مردم وهمچنین توهین به مردم خواهیم بود. که مستندات این نوع حملات توسط شیعه انگلیسی به طور اعم و فرقه صادق شیرازی به طور اخص فراهم می شود.
در این مرحله جریانی که خوراک مبارزاتی برای اپوزیسیون مجازی فراهم نماید، قطعاً به هدف خواهد رسید. تا کنون اصلاح طلبان در فتنه 88 و همچنین عربستان سعودی و گروهک تروریستی منافقین با درست کردن خوراک فکری برای اپوزیسیون برنامه راهبردی خود را پیش برده اند. (رجوع شود به مقاله سیاست عربستان و اپوزیسیون هویج دوست و همصدایی منافقین و سلطنت طلبان در 30 خرداد ).



برای اضمحلال ضد انقلاب باید گوی سبقت در تهیه سوژه برای اپوزیسیون را از طیف های سوارکار ربود و سواری گرفتن از اپوزیسیون توسط برنامه های راهبردی نظام تجربه شود. با بکار گیری غیر مستقیم عناصر فعال و بالقوه اپوزیسیون، دشمنان نظام علنا بازوهای اجرایی خود را در فضای مجازی و حقیقی از دست خواهند داد. این احتمال وجود دارد که در صورت عدم نیرو آمران اپوزیسیون خود وارد عمل بشوند که در این صورت آمران اپوزیسیون خوانده شده می شوند. و عملیاتهای خنثی کننده و سپس محو کننده اجرایی تر خواهند شد.  لذا پیش از هر اقدامی برای خنثی سازی و اضمحلال منافقین و ضد انقلاب، با قطع نمودن بازوهای تبلیغاتی و اجرایی توان دشمنان رشدی منفی خواهد داشت.
از مسائل انحرافی در میان اپوزیسیون نیز نباید غافل شد. این مسائل می تواند زمینه ساز بکارگیری اپوزیسیون مجازی برای تبلیغات غیر مستقیم به نفع نظام باشد. این مسائل انحرافی می تواند مسئله اعدامها، نقض حقوق بشر و ... باشد. در صورتی می توان اپوزیسیون مجازی را تبدیل به ارتش سایبری در خدمت نظام نمود که از دغدغه های آنان به نفع خود بهره برداری نمود.


و من الله التوفیق 

۱۳۹۵ شهریور ۲۵, پنجشنبه

شاهنشاه جدید سلطنت طلبان و تجزیه ایران



بسمه تعالی

در ادامه مصاحبه جنجالی ربع پهلوی با روزنامه سعودی الوطن و انتشار بیانیه سلطنت طلبان با عنوان « آخرین هشدار به آخرین ولیعهد » با اعتراض و فحاشی چماقداران سایبری پهلوی این ماجرا بعد تازه ای به خود گرفت تا جایی که امید دانا لیدر سلطنت طلب استکهلم  به طور غیر مستقیم از رضا پهلوی با عنوان « دیوث سیاسی » یاد کرد.



همچنین یکی از زیر مجموعه های انجمن تروریستی پادشاهی در اقدامی بی سابقه فردی مجهول الهویه بنام کیخسرو آرش گرگین را برای جانشینی رضا پهلوی معرفی کرد.



همانگونه که امپراتوری دروغ در مطلب ربع پهلوی در دوراهی قرار دارد اشاره کرد، رضا پهلوی باید بین هواداری از تجزیه کشور و خلع ید و انزوا یکی را انتخاب کند. اما نکته ای که حائز اهمیت است، رضا منتظرالسلطنه پهلوی در 25 فوریه ( 6 اسفند 94) در کمیته روابط خارجی دالاس ناسیونالیسم ایرانی را به سخره گرفته و منکر ناسیونالیسم ایرانی شده است.



 

 

 

همانگونه که می بینیم و در مطلب رضا پهلوی آغازگر پروژه تجزیه ایران نیز عنوان شد، آخرین ولیعهد ایران از مدتها پیش با غربیها بر سر مسئله تجزیه ایران به توافق رسیده است. وی خواهان این است که همانند منافقین و سایر تجزیه طلبان از دلارهای سعوی بی بهره نماند.

 

در همین زمینه کنفرانسی در شهر فرانکفورت آلمان تحت عنوان « کنگره ملیتهای ایران فدرال » برگزار شد که واکنش برخی سلطنت طلبان را در بر داشت.

بهرام آبار موسس و دبیر کل حزب سلطنت طلب سکولار دموکرات ایران در همین زمینه در فیس بوک خود نوشت:

 

 

 

بدین ترتیب می بینیم همانگونه پیشتر نیز در مطالب مختلف عنوان شد، پروژه رژیم چنج فقط تغییر استراتژیک داده است. کنترل شدید داخلی از طریق معاهداتی همانند برجام وFATF، حمایت از منافقین و تجزیه طلبان، عملکرد مغرضانه و تعمدانه خواص بی بصیرت امثال کسانی که خواهان متوقف کردن توان نظامی کشور هستند، دومینوی تغییر حکومت در کشور را تشکیل می دهند. این استراتژی در دو صورت جامه عمل می پوشد:

اول: تداوم دولت نیویورکی – ایلومیناتی یازدهم و ادامه مذاکرات و شدت بخشیدن به خودتحریمی تا ضعف کامل و آماده سازی نظام برای تغییر حکومت از راه متقاعد سازی و یا اجبار.

دوم - الف: عدم موفقیت دولت یازدهم در انتخابات 96 و تکرار فتنه 88 با این تفاوت که تجربه فتنه را در کارنامه خویش دارند، و آزمون و خطا را در فتنه 88 انجام داده اند. با عدم موفقیت دولت حامی اصلاحات در انتخابات آتی و تکرار فتنه 88، دشمن را علیرغم تجربه فتنه، مجبور به اقدام عجولانه می کند، که در این صورت احتمال خطا و اشتباه بسیار بالا خواهد بود.

دوم - ب: با صبری چهارساله، ضمن برنامه ریزی در خصوص اجرایی کردن فتنه، با تبلیغ بر علیه دولت دوازدهم، و با استناد به نمادگرا بودن دشمن، برای دولت سیزدهم در سال 1400 فتنه ای عظیم را طراحی خواهند نمود.

لذا به تمامی طراحان راهبردی و امنیتی پیشنهاد می شود تا در خصوص راههای مقابله با فتنه، مبارزات بدون خشونت و عملیاتهای چریکی در آماده باش کامل باشند.

 

و من الله التوفیق

علیرضا عابدینی