بسمه تعالی
چندیست که اخبار تعطیلی کارخانه ها بگوش می رسد.
با کاهش و یا تعطیلی خط تولید در کارخانه ها علاوه بر دور شدن از خودکفایی در زمینه های
مختلف، نرخ بیکاری را در کشور افزایش داده و متعاقب آن موج نارضایتی احتمالی را در
بین کارگران بیکار افزایش خواهد داد. این اتفاقات در عرصه اقتصاد کشور در برهه ای
اتفاق می افتد که دولت در تلاش است تا وارد بازارهای جهانی بشود. این تناقض در
رفتار و عملکرد دولت بیانگر این است که سیاستمداران دولت اعتدال در حال بازگرداندن
کشور به دوران مصرف گرایی پهلوی هستند. تا از طریق مصرف گرایی همانگونه که در مطلب استراتژی درهای باز مطرح گردید، پایه های تغییرات حکومتی در ایران ریخته شود.
جان کری وزیر امور خارجه آمریکا اخیرا گفته است که « تجارت
با ایران ابزاری است که می تواند تغییرات داخلی را تقویت کند ». تغییراتی که مد
نظر وزیر امور خارجه آمریکاست، مقدماتی دارد که در حال انجام است. تغییراتی که
نهایتا به تغییر نظام حکومتی ایران منجر خواهد شد.
دولت تدبیر و امید در تلاش است تا هرچه سریعتر به بازار
جهانی دست یابد و به همین جهت تن به توافق « فریب برجام » داده است. توافقی که
آغاز عملیات راهبردی آمریکا برای ایزوله کردن و مجبور به اطاعت کردن ایران است.
گام اول این عملیات که توسط دولت اجرائی شد، تعطیلی کارخانه
ها و خط تولید بود، برای جایگزین کردن محصولات مشابه خارجی که از بازار جهانی
تعبیه می شود. همزمانی این تعطیلی ها با آزادی ناگهانی جعفر عظیم زاده دبیرکل
اتحادیه کارگری که بدلایل امنیتی در زندان بود، و انتشار فراخوان اتحاد تشکل های
کارگران با معلمان و پرستاران معترض برای اعتراضات بیشتر توسط نامبرده پس از آزادی
از زندان با حربه سیاسی « اعتراضات خارج از چهارچوب امنیتی » ، بیانگر آغاز عملیات
اجرائی غرب برای تحقق اهداف آنهاست. این در حالیست که تمامی اعتراضات و مطالبات
اقتصادی در قالب تجمعات خیابانی در هر روی جنبه امنیتی پیدا می کند، چراکه معاندین
و ضد انقلاب با حمایت خود از این اعتراضات و تبلیغات مکرر در رسانه ها و فضای
مجازی، جنبه امنیتی به این مطالبات می دهند.
از همین روست که
آرمان چاروستایی از فعالین فتنه و از نزدیکان ربع پهلوی و نیروهای سکولار معاند در 14 اسفند سال گذشته اینچنین اظهار می کند:
به این ترتیب می بینیم دولت تدبیر و امید که دنباله رو دولت
اصلاحات است و در عمل این را اثبات نموده است، به نوعی جاده صاف کن غربی ها برای
تغییر نظام حکومتی در ایران از طریق تغییرات درونی و به قول برخی معاندان و
دشمنان نظام همانند محسن سازگارا، انقلاب سیاسی بدون خشونت شده است وبرخی از وزرا
در نقش تسریع کننده این امر ظاهر می شوند.
از طرفی توافق اف ای تی اف دلیلی دیگر بر این مدعاست. این
توافق در حالی امضا می شود که اریک شولتز سخنگوی کاخ سفید گفته است ایران باید از
حمایت خود از حزب الله که یک گروه تروریستی!؟!؟! است دست بردارد.
و البته اف ای تی
اف درجهت مقابله با پولشویی و کمک های مالی به گروههای تروریستی عمل می کند. اینکه
از نظر این سازمان مالی حزب الله لبنان و برخی نهادهای ایران در لیست سیاه هستند
جای تعجب نیست، اما اینکه نظام بانکی کشور در دولت تدبیر و امید با اعتماد مطلق به
دشمن و با علم به محال بودن تحقق مفاد برجام توسط دولتهای غربی مادامی که نظام
حکومتی کشور بر مبنای التزام به ولایت فقیه اداره می شود، وارد چنین کارزاری می
شود که خود با دست خود ریشه خود را بزند جای سوال است.
نباید فتنه 88 را فراموش کنیم. فتنه 88 عملیات براندازی از
طریق خشونت شکل گرفته بود. عدم موفقیت از طریق جنگ سخت با دستان خالی، دشمن را به
سمت جنگ سیاسی به جهت تغییر حکومت کشاند. و در این جریان سیاستمداران و مدیران نیویورکی
نقش دشمن مخملی را در کشور بازی می کنند.
و بنا به گفته شاهدان و تحلیلگران معاند، این جریان توسط انجمن بیلدربرگ و
توسط مشاوره های محمود سریع القلم مشاور رئیس جمهور محترم اداره می شود. اینجاست
که همصدایی با نظام به هدف براندازی از طریق نابودی چرخه تولید و تعطیلی کارخانه
ها و متعاقب آن افزایش نرخ بیکاری و ایجاد تشکل های کارگری که از خارج از کشور
هدایت می شوند، همچنین کنترل گردش پولی کشور برای جلوگیری از افزایش توان نظامی و
جلوگیری از حمایت از حزب الله و دولت سوریه از طریق اف ای تی اف، که توسط برخی
نیروهای معاند و خواهان براندازی نظام مطرح می شود، معنا پیدا می کند.
اگر دشمن مخملی در داخل کشور را ایزوله و در نهایت نابود
نکنیم، دیری نخواهد پایید که نه تنها مطابق پیش بینی مدیر مسئول محترم روزنامه
کیهان باید شاهد ورود داعش به خاک کشور باشیم، بلکه طرح خاور میانه بزرگ و تجزیه
کشور را نیز شاهد خواهیم بود. خطر دشمن
مخملی جدیست، اقدام عملی و به موقع می تواند کشور را از فتنه اکبر برهاند.
و من الله التوفیق
