۱۳۹۶ آذر ۷, سه‌شنبه

موریانه درونی؛ تلنگر بیرونی

بسمه تعالی



در تاریخ ۱۸ نوامبر سال جاری مطابق با ۲۷ آبان شورایی موسوم به شورای دموکراسی خواهان ایران با برگزاری اولین کنفرانس رسمی خود در شهر کلن آلمان رسما اعلام موجودیت نمودند. این شورا متشکل از احزاب و گروههای تجزیه طلب ۱-جبهه دموکراتیک ایران  ۲- جبهه متحد بلوچستان ۳- جنبش همبستگی ستم دیدگان دادخواه ۴- سازمان فرهنگی و سیاسی خلق ترکمن ۵- حزب اتحاد بختیاری و لرستان ۶- حزب تضامن دموکراتیک اهواز ۷- حزب دموکرات کردستان ۸- حزب کومله کردستان ایران ۹- حزب مردم بلوچستان و ۱۰- کانون فرهنگی سیاسی آذربایجان می باشد که هدف اصلی آن تجزیه ایران در راستای تحقق استراتژی گالیوری و تشکیل خاور میانه جدید تا سال ۲۰۲۵ می باشد.
با یک نگاه تاریخی به تاریخ انقلاب اسلامی ایران و بررسی عملکرد دشمن در خصوص ضربه زدن به نظام و در نهایت براندازی جمهوری اسلامی ایران خواهیم دید که دشمنان از مهره ها و کارتهای بسیاری استفاده کرده اند و همواره شکست خورده اند. از سرمایه گذاری بر روی سازمان مجاهدین خلق (گروهک تروریستی منافقین)  تا پر و بال دادن و احیاء رضا پهلوی و همچنین سرمایه گذاری بر روی اصلاح طلبان و لیبرال ها که هم اینک مدیریت اجرایی را در کشور در دست دارند. دشمن برای اینکه برنامه های راهبردی خود را عملیاتی کند و طرح خاورمیانه جدید را به سرانجام برساند؛ ضمن اجرایی نمودن برخی برنامه های راهبردی توسط لیبرال ها ( بنا به اذعان صریح مکرون رئیس جمهور فرانسه خطاب به نتانیاهو رئیس دولت رژیم صهیونیستی: باید بگذاریم میانه رو ها (بخوانید دولت دوازدهم و ارگانها و افراد وابسته به آن) ماموریت شان انجام دهند. نه اینکه کارشان را سخت تر کنیم )؛ در خارج از مرزهای کشور نیز نیروهای سیاسی خود را سازماندهی کرده و برای انجام تحولی که مد نظرشان است آماده می کنند.
این سازماندهی پیشتر در پروژه های کودتای نوژه، عملیات مرصاد، سردار مدحی و شورای ملی با شکست مواجه شده است.  در این مرحله فروپاشی از درون و اقدام از بیرون مد نظر دشمنان نظام می باشد.پیش از آنکه به مسئله نشست ۱۸ نوامبر تجزیه طلبان بپردازیم لازم است که ماموریت میانه رو ها که رئیس دولت فرانسه از آن یاد کرده بود را بشکافیم.
برای فروپاشی از درون دو ابزار لازم است: یکی ضعف مدیریتی و اقتصادی دولت و دستگاههای اجرایی و امنیتی و دیگری نارضایتی عمومی و اعتراضات خیابانی. در دولت دوازدهم هر دو ابزار اجرایی شده اند. در مورد ضعف مدیریتی دولت می توان به بی مسئولیتی و بی کفایتی افرادی امثال وزیر مسکن و شهر سازی اشاره نمود که هنگام وقوع زلزله کرمانشاه مفقود شده بود و پس از آن از انجام وظایف خود در قبال شهرهای زلزله زده با عبارت « ما قیم ساختن خانه های مردم نیستیم » شانه خالی کرده است. و نیز می توان از معاون اول رئیس جمهور یاد کرد که تفریح و مراسم جشن تولد را به انجام وظائف خود ترجیح داده است. همین دو مثال می تواند موجبات نارضایتی مردم و اعتراضات خیابانی را فراهم آورد. همچنین حضور خبرنگار و تئوریسین صهیونیست در ایران می تواند نمونه دیگری از ضعف عامدانه مدیریتی در حوزه اطلاعاتی-امنیتی باشد.
در خصوص ضعف اقتصادی یا به عبارتی دیگر ضعف عمدی اقتصادی می توان از عدم حمایت دولت از تولید ملی و تعطیلی کارخانه های کشور همانند ارج و آزمایش مثال زد و در ادامه واردات بی رویه کالاهای لوکس را می بینیم که بدون هیچ مشکلی بطور وسیعی در حال اجراست. عدم تولید و فروش محصولات داخلی و خرید و وارد نمودن کالاها و اتومبیل های لوکس و میلیاردی نتیجه اش خروج نقدینگی از کشور و متعاقب آن کاهش نقدینگی در داخل می شود که برای این کمبود دولت مجبور به چاپ اسکناس بدون پشتوانه می شود که حاصل آن تورم بالا و کاهش قدرت خرید مردم می باشد. از طرفی شاهد عدم حمایت دولت از موسسات مالی دارای مجوز بانک مرکزی هستیم که به ورشکستگی ظاهری این موسسات و اعتراضات خیابانی مردم تحت عنوان مالباختگان منجر شده و حتی در برخی شهرها مردم معترض رهبری را نشانه رفته و بر علیه ولایت شعار داده و می دهند. مردمی که قدرت خرید ندارند چیزی برای از دست دادن ندارند و زمانی خطر جدی می شود که این مردم با مالباختگان هم صدا شده و اصل نظام را زیر سوال ببرند. اگر هشیاری رهبری در فرمان به ارتش و سپاه و بسیج برای کمک رسانی به زلزله زدگان نبود، به یقین و به تحقیق و مطمئنا زلزله زدگان کرمانشاه تنها کمک های نمایشی را از جانب دولت دریافت می کردند و بر نارضایتی های عمومی می افزودند. از همین روست که یکی از تئوریسین های اپوزیسیون در تلویزیون سلطنت طلب پارس در برنامه سیروس شرفشاهی صراحتا عنوان نمود که برای سرنگونی جمهوری اسلامی آقای روحانی و دولت وی کارآمد تر از تحریم هستند. البته از مسئله مذاکرات و برجام های ۲ و ۳ و … که رئیس جمهور به آن اشاره کرد نباید غافل شد. این مذاکرات برای خلع سلاح کامل ایران و حذف ولایت فقیه از قانون اساسی کشور می باشد. کما اینکه زمزمه برجام موشکی نیز توسط عوامل دولت به گوش می رسد. آنچه که از عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم برداشت می شود صدامیزه کردن کشور از طریق ایجاد اقتصاد متکی به نفت با کاهش شدید پولی و رکود بانکی می باشد که کشور را همانند عراق دوران صدام به مرحله نفت در برابر غذا سوق می دهد، بدیهی است که این هدف تکرار رفتار غرب در قبال حکومت صدام حسین را تداعی می کند.
اما در خصوص نشست تجزیه طلبان در شهر کلن آلمان، با نگاهی به احزاب و سازمانها و اعضای شورای دموکراسی خواهان ایران که بنا به شواهد با حمایت حکومت سعودی انجام پذیرفته خواهیم دید که تشکیل دهندگان این شورا همگی از تجزیه طلبان معروف ایران بوده اند. تنها دو چهره جدید به جمع تجزیه طلبان اضافه شده است: حشمت الله طبرزدی دبیرکل جبهه دموکراتیک ایران و منصور اسانلو مسئول جنبش همبستگی ستم دیدگان دادخواه.
در بیانیه ای که در انتهای این کنفرانس منتشر شد بر ملیتهای ایرانی تاکید داشتند و فدرالیزه کردن ایران و همچنین تشکیل مجلس موسسان برای این امر. نکته ای که در این بیانیه آمده است و جای تامل و حتی در مواردی جای مانور دارد مسئله فقدان رهبری در میان اپوزیسیون است. این در حالیست که بخشی از شرکت کنندگان این کنفرانس رضا پهلوی و بخشی دیگر مریم رجوی و گروهی دیگر میر حسین موسوی را به عنوان رهبر اپوزیسیون قبول داشتند. این خود حاکی از آن است که پروژه های قبلی دشمنان با شکست مواجه شده است. از همین روست که این احزاب تجزیه طلب که توسط مثلث عبری – عربی – غربی حمایت می شوند (مستند) با برگزاری این کنفرانس در ۲۷ آبان ماه عملا اعلام نمودند که آخرین تیر خارج از کشور دشمنان برای نابودی ایران هستند. البته این احتمال می رود که دشمنان به  کارتهای سوخته رجوع کنند برای منحرف نمودن اذهان.
میانه رو ها (لیبرالها) همانند موریانه از درون باعث تخریب پایه های نظام شده و اپوزیسیون وابسته به سرویسهای جاسوسی از بیرون کافیست با تلنگری پایه های ضعیف داخلی را شکسته و محتویات سوار بر پایه ها را فرو بریزند. برای جلوگیری از این فرو ریختن باید موریانه ها از طریق سم پاشی از بین بروند و انگشتان تلنگر زننده شکسته بشوند.
برای مسموم کردن موریانه ها می توان از دو طریق اقدام نمود. مسمومیت ذهنی و روحی و مسمومیت جسمی.
مسمومیت ذهنی و روحی با محتوای ارائه شده و رفتارها با شخص مورد نظر ایجاد می شود که باعث رخوت، یأس، استرس، ترس، ناامیدی و تخلیه انرژی می شود. در مورد موریانه های داخلی با القاء رصد دائمی شخصیت و عملکرد آنان و ارائه فاکتهایی برای اثبات می توان با تاکتیک ها و تکنیک های جنگ روانی اثرات مخرب مسمومیت ذهنی را در آنان ایجاد نمود و این نکته را باید مد نظر داشت که این مسمومیت هیچگاه نباید بهبود یابد. در صورتیکه تصمیم بر بهبودی این مسمومیت باشد، زمانی این بهبودی موثر خواهد بود که این مسمومیت با دارو و مواد شوینده هدفمند از بین برود.
مسمومیت جسمی به چهار بخش مسمومیت غذایی، مسمومیت دارویی، مسمومیت مواد مخدر و مسمومیت شغلی تقسیم می گردد. مسمومیت شغلی که مد نظر ماست خود به ۱۸ مورد تقسیم می گردد. از بین ۱۸ مورد مسمومیت شغلی، مسمومیت در کشاورزی مد نظر می باشد که بدلیل وجود سم پاراتیون (سمی در دسته ارگانو فسفره که از راههای بلعیده شدن،تنفسی و تماس با پوست جذب بدن شده و فرد را مسموم می نماید. ترکیب این ماده با کلر مواد بسیار سمی تری را بوجود می آورد.) در مواد ضد آفات و ضد قارچ باعث اختلال در عضلات مخطط (ارادی) می گردد.
می توان از طریق چینش افراد تحت امر موریانه ها و عملکرد این افراد به جهت مسموم نمودن کارآیی موریانه ها نقش ماده سمی پاراتیون را ایفا نمود که در این مرحله با اختلال در نقش موثر آنان در تخریب پایه های مکانیکی، ضمن واکسینه نمودن نهادهای کشوری و لشکری، لیبرالها را تبدیل به کارت سوخته ای برای مثلث عبری – عربی – غربی نمود.
و اما در خصوص ممانعت از تلنگر اپوزیسیون به طور اعم و شورای تجزیه طلبان به طور اخص، همان رفتاری که در خصوص شورای سلطنتی (ملی) انجام شد تا حدودی موثر خواهد بود. ضمن اینکه از بی اعتماد سازی اعضای شورای تجزیه طلبان نسبت به یکدیگر و اختلاف افکنی از طریق تکنیک خود برتر بینی و یا خود محور بینی در این احزاب و روش هایی مشابه نباید غافل شد.
بدیهی است با شکست این پروژه و عدم دستیابی دشمن به اهدافش، و با بسط قدرت ایران در خاورمیانه رژیم صهیونیستی و متحدانش را وادار به اقدام عجولانه می نماید یا به عبارتی دیگر دشمن را باید وادار کنیم به اقدام عجولانه تا ضریب اشتباهاتش بالا برود و از آن اشتباهات در جهت تحقق اهداف نظام استفاده بهینه بشود. پاتک های ما اگر حساب شده و با شناخت واکنش های پیشین و پسین دشمن انجام پذیرد، می توانیم با کمترین هزینه نه تنها اقتدار سیاسی خود را در منطقه برای همیشه ثبت کنیم، بلکه دشمنان را زمین‌گیر نموده و وسعت امنیت ملی خود را تا دریای مدیترانه گسترش دهیم. باشد که مقدمه ای باشد برای ساختن دیوار دفاعی در تک تک کشورهای اروپایی و آمریکا و کانادا.

منتشر شده در ۷ آذر ۱۳۹۶ در سایت اندیشکده یاسین
و من الله التوفیق
علیرضا عابدینی

۱۳۹۶ آبان ۳۰, سه‌شنبه

نبرد یونیسفر

بسمه تعالی
در تاریخ ۲۱ آبان ماه سال جاری زلزله ای به بزرگی ۷.۳ ریشتر در کانون شهر ازگله از توابع استان کرمانشاه رخ داد که در پی آن صدها تن از هموطنانمان جان باختند و هزاران نفر نیز زخمی شدند. شدت این زمین لرزه به حدی بود که شهرهای تبریز و ارومیه در ایران و اربیل در عراق و همچنین در کشورهای کویت و عربستان احساس شد. شدت و زمان زلزله و همچنین مشاهدات و گزارشات مردمی از حوادث پیش از زلزله فرضیه انجام عملیات پروژه هارپ را تقویت می کند.
پروژه هارپ نتیجه تحقیقات دو محقق آمریکایی بنام های برند ایسلند و نیکولاس کریستوفیلوس در دهه ۸۰ میلادی می باشد. این پروژه که در اداره ثبت آمریکا به ثبت رسیده است توسط تد استیونس سناتور ایالت آلاسکا جنبه اجرایی پیدا کرد تا این سناتور بتواند در رقابتهای انتخاباتی دست بالا را داشته باشد. این پروژه با عنوان تحقیقات نظامی و اجتماعی با کمک امواج رادیویی در بالای اتمسفر زمین، با توان مرحله به مرحله امواج کوتاه در سال ۱۹۹۳ با ۱۸ آنتن فرستنده و با قدرت ۳۶۰۰ کیلووات رسما آغاز به کار نمود و در سال ۱۹۹۸ تعداد آنتن ها به ۴۸ آنتن و در سال ۲۰۱۰ به ۱۸۰ آنتن رسید. قدرت موثر تابش اشعه (ای آر پی) در سال ۱۹۹۶ برابر با ۸۴ دسی بل وات (۲۵۰ مگاوات) و در سال ۲۰۰۶ برابر با ۳.۱۶ گیگاوات بود.
محل استقرار اصلی آنتن های این پروژه در ایالت آلاسکا می باشد که دهها سال است در اختیار نیروی هوایی، نیروی دریایی و دانشگاه ایالتی آلاسکا است و در یک منطقه نظامی در ۳۲۰ کیلومتری شمال شهر آنچوریج در حومه پارک جنگلی الیاس قراردارد که علیرغم اعلام توقف، این پروژه توسط پنتاگون مورد بهره برداری قرار می گیرد.
آنتن های هارپ با تولید امواج الکترواستاتیک مافوق کوتاه ELF/ULF/VLF و فرستادن آن به لایه یونوسفر جو (لایه ای در فاصله ۳۰۰ کیلومتری از زمین که کار جذب تشعشعات ماورای بنفش و ایکس ری خورشید را بر عهده دارد) بر روی این لایه اثری مستقیم بگذارند.
اصولا امواج آنتن ها پس از اصابت به یونوسفر و بازگشت به زمین قادرند نه تنها به عمق دریا بروند بلکه فراتر رفته و به اعماق زمین نیز وارد می شوند و عملکرد آن ها فراتر از رادیوترموگرافی است که امروزه ژئولوژیست ها برای اکتشاف مخازن مختلف شامل گاز و نفت استفاده می کنند.
وقتی یک موج کوتاه رادیوترموگرافی به داخل زمین فرستاده می شود، به لایه های مختلف برخورد می کند و آن لایه ها را به لرزه در می آورد و از این لرزش صدایی با فرکانس مخصوص تولید می کند و به سطح زمین باز می گرداند و ژئولوژیست ها از صدای بازگشتی قادرند مخازن زیرزمین را شناسایی کنند.
این امواج می توانند در تغییرات آب و هوایی (خشکسالی و یا بالعکس)، شناسایی شهرها و سنگرهای زیر زمینی از طریق ورود به لایه های زمین، خنثی سازی طوفانهای شدید و همچنین ایجاد سونامی و زلزله اثر مستقیم داشته باشد.همچنین در از کار انداختن امواج رادیویی و مخابراتی، سیستم های رادیویی و الکترونیکی و رادار هواپیماها که منجر به سقوط مشکوک هواپیما می شود. در این مورد می توان از سقوط مشکوک هواپیمای حامل شهید سردار حاج احمد کاظمی نام برد که منجر به شهادت وی شد.
یکی از کاربردهای نظامی – جاسوسی امواج مادون کوتاه هارپ شناسایی منابع زیرزمینی و شهرها  و انبارهای زیرزمینی در سرتاسر جهان می باشد. بروکس آکینو (توموگراف زمین) می گوید برای اکتشاف نفت در ۹ ایالت آمریکا و برای ۲۶ چاه نفت تنها از ۳۰ وات انرژی که مستقیم به داخل سنگها نفوذ می کرد، استفاده شده است. در حالیکه قدرت امواج هارپ تنها در سال ۲۰۰۶ برابر با ۴۰۰۰ مگاوات بوده است و نفوذ این مقدار انرژی به داخل زمین با هر هدفی می تواند تولید زلزله کند. از این رو می توان گفت که آمریکا برای شناسایی شهرهای زیرزمینی موشکی ایران و با استناد به شلیک موشک نقطه زن از کرمانشاه، از طریق این امواج دست به عملیات شناسایی زد که باعث زلزله شدید اخیر کرمانشاه شد.
“زبیگنیو برژینسکی”، مشاور “جیمی کارتر” و “اوباما” روسای جمهور سابق آمریکا معتقد است که “هارپ” سلاحی برای بی‌ثبات کردن کشورهایی است که با واشنگتن اتحاد و همسویی ندارند. به گفته او “با استفاده از تکنولوژی‌های جدید و روش هایی که این تکنولوژی‌ها در اختیار کشورهای بزرگ قرار می‌دهند؛ این کشورها می‌توانند حتی بدون آنکه نیروهای امنیتی خود را در جریان قرار دهند جنگ‌هایی سریع و غافلگیرکننده به راه بیاندازند.”
برژینسکی اضافه می کند: “اکنون تکنولوژی‌هایی در اختیار ماست که به کمک آنها می‌توانیم تغییراتی در آب وهوا ایجاد کرده و شرایطی مانند خشکسالی و طوفان به وجود آوریم که این امر می تواند توانایی های دشمنان احتمالی ما را تضعیف کرده و آنها را به پذیرش شرایط ما مجبور کند. علیرغم ممنوعیت استفاده از این سلاحها دولت آمریکا که خود را حاکم بلامنازع جهان می داند با استفاده از این تکنولوژی دست به تخریب طبیعت زده است. با استناد به عملکرد هارپ در زمینه تغییر آب و هوا و ایجاد زلزله و همچنین سخنان برژینسکی مشاور اسبق روسای جمهور آمریکا می توان خشکسالی و عدم بارش باران در کشور، خشک شدن دریاچه ارومیه، کم آب شدن و خشک شدن زاینده رود و ریزگردها در استان خوزستان و… سایر حوادث طبیعی غیرطبیعی را مرتبط با این پروژه دانست. از همین روست که پس از مذاکرات ایران با ۵+۱ موسوم به برجام رئیس جمهور اعلام کرد با این مذاکرات مشکل آلودگی هوا و کم آبی نیز برطرف خواهد شد.
حال سوال اینجاست که در دفاع از خود و برای دفع حملات هارپ چه کاری باید انجام داد؟
در دی ماه سال ۸۹ معاون وقت آموزش و پژوهش سازمان محیط زیست از آغاز پروژه تحقیقاتی هارپ توسط محققان کشور خبر داد. با توجه به محرمانه بودن این پروژه تحقیقاتی از روند پیشرفت این پروژه اطلاعاتی در دست نیست اما برای دفع حملات الکترومغناطیسی دشمن موارد زیر پیشنهاد می شود:
پروژه هارپ تشکیل شده از امواج ELF ,SLF,  ULF, VLF
(ELF = Extremely Low Frequency و SLF= Super Low Frequency  و ULF = Ultra Low Frequency و VLF = Very Low Frequency )
امواج ELF دارای فرکانس ۳ تا ۳۰ هرتز؛ امواج SLF دارای فرکانس ۳۰ تا ۳۰۰ هرتز و امواج ULF دارای فرکانس ۳۰۰ تا ۳۰۰۰ هرتز می باشد. همچنین امواج VLF که دارای فرکانس ۳۰۰۰ تا ۳۰۰۰۰ هرتز می باشد. این فرکانس قابلیت عبور از آب را دارد و بیشتر در زیردریایی ها مورد استفاده قرار می گیرد.
برای دریافت فرکانس های این امواج، ترجیحاً آنتن های مغناطیسی (القایی) استفاده می شوند، زیرا این نسبت، نسبت به تداخل رادیویی نسبتا غیر حساس است. ضمن اینکه بدلیل غیر مغناطیسی بودن سطح زمین فاصله این آنتن ها نسبت به زمین باید کم باشد.  برای فرکانس های زیر 100 هرتز سیم پیچ هایی با هسته آهن نرم ( ماده نرم مغناطیسی ساخته شده از آهن خالص – بدون هرگونه آلیاژ – با درصد خلوص بالا)  برای افزایش دریافت ولتاژ لازم است که از طریق آنتن های مغناطیسی با پوشش افقی وسیع و گسترده و پوشش عمودی بسیار نزدیک هدایت می شوند.
اگر بنا باشد فقط یک فرکانس دریافت شود، این حساسیت را می توان با اتصال یک خازن اندازه مناسب به موازات افزایش داد. پهنای باند مدار تشدید شده به این ترتیب می تواند بسیار پایین باشد (چند درصد از فرکانس مرکزی).
آنتن هایی که نسبت به جریانهای الکتریکی واکنش نشان می دهند برای این کار مناسب نیستند. اما می توان با نصب ترانسفورماتورهای رزونانسی دریافت امواج الکترونیکی با فرکانس پایین را افزایش داد؛ آنها معمولا خیلی کوتاه تر از حد مطلوب ۱/۴ طول موج هستند و بنابراین با نصب یک تقویت کننده با امپدانس ورودی بالا می توان این نقص را برطرف نمود. آنتن های دوقطبی افقی ملزوم در مقایسه با طول موج های کوتاه بر روی سطح رسانای زمین نیروی محرکه بالایی دارند.
مواردی که می توانند برای این امواج مزاحمت ایجاد کنند به شرح زیر است:
۱- دستگاههای تقویت کننده و منتشر دهنده جریانهای الکترومغناطیس (IPA) با فرکانسهای ۱۶، ۱۷، ۵۰ و ۶۰ هرتز
۲- رزونانس شومان: (برگرفته از نام فیزیکدان برجسته آلمانی وینفرید اُتو شومان)
پدیده ای است که امواج الکترومغناطیسی موجهایی از فرکانس های خاص را در امتداد دور زمین ایجاد می کنند. سطح رسانای زمین (حاوی آب و نمک در مقیاس بالا) و یونوسفر که از قابلیت رسانایی بالایی برخوردار است، نیرو را در یک رزوناتور حفره ای کروی شکلی محدود می کنند که از این طریق می شود فرکانس های رزونانس را محاسبه نمود. این محاسبه می تواند از طریق ایجاد یک صاعقه الکترونیکی کوچک در این حفره کروی شکل و با ابزار های بسیار حساس ( حس گرهای بسیار قوی) شناسایی و محاسبه بشوند.
۳- نوسانات میدان مغناطیسی زمین (می تواند توسط دانشمندان ما ایجاد شود)
۴- بادهای خورشیدی
۵- اختلالات جوی:
سیگنال های الکترومغناطیسی طبیعی مثل سیگنال های پالس مانند و صدادار در کل فرکانس امواج رادیویی هستند که حساسیت دستگاه های دریافت رادیویی را محدود می کنند. بعنوان مثال در محدوده امواج با فرکانسی کمتر از 10 MHz در گیرنده های رادیویی صدایی مثل صدای ترک خوردگی به گوش می رسد. در این مرحله تولید صاعقه الکترومغناطیسی بصورت منسجم و غیر منسجم تولید می شود.
همچنین برای مقابله با اینگونه حملات مغناطیسی لازم است که گیرنده هایی تولید بشود که ضمن شناسایی این امواج در لایه یونوسفر با جذب و تقویت این امواج پیش از عبور از جو به فرستنده بازگردانده شود. البته این مسئله نباید نادیده گرفته بشود که توانایی انحراف مسیر امواج الکترومغناطیسی برای اهداف مورد نظرمان را نیز باید بررسی نمود. در این صورت می توان با این امواج برای نابودی رژیم صهیونیستی با سلاح آمریکایی اقدام کرد. این مهم نیاز به ارسال ماهواره به خارج از جو زمین دارد. و در آخر پیشنهاد می شود برای فراهم نمودن مقدمات تحقیق و تولید، اصلاح طلبان، لیبرالها و اعتدالیون باید در فقر کامل اطلاعاتی باشند تا پروژه ها با موفقیت و کاملا محرمانه به سرانجام برسند.
لازم به ذکر است که مشابه پروژه هارپ در آمریکا در آلاسکا (HIPAS) و پورتوریکو (Arecibo Observatory)، در روسیه (Sura)، یک پروژه در پرو (Jicamarca Radio Observatory) و در نروژ/ اتحادیه اروپا ( EISCAT ) در حال اجراست. اما هنوز به کارآیی و قدرت هارپ نرسیده اند.
منابع:


منتشر شده در اندیشکده یاسین در تاریخ ۲۹ آبان ۹۶ 
و من الله التوفیق
علیرضا عابدینی

۱۳۹۶ آبان ۲۰, شنبه

استراتژی تلفیقی دشمن


بسمه تعالی



 موسسه آمریکن اینترپرایز در یکی از استراتژی های خود در قبال ایران بنام آنفولانزای نیویورکی که یک استراتژی فرهنگی می باشد و مردم ایران را هدف قرار داده است، از ۵ فاکتور نفرت مردم از یکدیگر، نفرت مردم علیه مسئولان، نفرت و بی اعتمادی نسبت به نظام، نفرت از ایرانی بودن و نفرت از اسلام به عنوان فاکتورهای اصلی این استراتژی نام می برد. از سال ۲۰۰۷ که این استراتژی توسط این موسسه اعلام شد تا کنون تنها روی فاکتور نفرت از ایرانی بودن کار نشده بود که به تازگی توسط دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده با عبارت « ملت تروریست » و سناتور لیندا فرام در مجلس سنای کانادا با عبارت « یکی از بد ذات ترین ملتهای جهان » توهین به ملت ایران را آغاز کرده اند به جهت نفرت مردم ایران از ایرانی بودن.
      در طی سالهای اخیر تک تک فاکتورهای مطرح شده در آنفولانزای نیویورکی در فضای سایبر و سطح شهرها اجرا شده است. از نفرت مردم از یکدیگر که حاصلش ظهور احزاب و دسته های تجزیه طلب است تا نفرت و بی اعتمادی به مسئولان نظام که یکی از نتایجش مسئله حساس و بغرنج مالباختگان است و نفرت از اسلام که حاصلش ایجاد کانالها و صفحات هتاک به دین در فضای سایبر است؛ همگی تنها یک هدف را در جامعه دنبال می کنند و آن فروپاشی جامعه ایران از درون است. جامعه ای که در موقع مقتضی نتواند از خود، کشور و تمامیت ارضی آن دفاع کند.
      از طرفی طرح استراتژی بنام برش کالباس را داریم که نظام حکومتی و دولتمردان را نشانه گرفته است. این استراتژی که با برجام پیاده شد و در حال اجراست، هدفش گرفتن امتیاز به صورت ذره ای می باشد تا به خواست نهایی خود برسد.
      غرب و در راس آنها آمریکا و در پشت پرده رژیم صهیونیستی اقدامات عملی بر علیه ایران را با تلاش برای حذف سه شمشیر داموکلس ایران در منطقه و سرمایه گذاری بر روی اپوزیسیون ایران را از سال ۲۰۱۲ آغاز کرده اند و تا کنون با فراز و نشیب هایی ادامه دارد.
      همزمانی مسلح شدن نیروهای مخالف بشار اسد و فرمان تشکیل شورای ملی توسط رضا پهلوی و خروج سازمان تروریستی منافقین از لیست تروریستی آمریکا با فاصله ای کم و همچنین پیام مسعود رجوی به رضا پهلوی در ۵ آبان ۹۱ از آماده سازی طرح براندازی توسط آمریکا و متحدانش خبر می داد. در اجرای استراتژی چیکن (طراحی شده در سال ۲۰۰۵ و اجرا در سال ۲۰۱۲) آمریکا خود وارد عمل نمی شد و برای اینکار سلطنت طلبان را به عنوان بازوی سیاسی و منافقین را علیرغم سن بالای اکثریت آنان بعنوان نیروی چریکی انتخاب کرده بود. تا در صورت رویارویی با نظام خود کمترین هزینه را داشته باشد و درصورت شکست به نام اپوزیسیون تمام شود. و پیش از آن باید امنیت اسرائیل را با برداشتن دو شمشیر داموکلس (بشار اسد و حزب الله) تامین می کرد.
      به تحقیق می توان گفت که مادر استراتژی آمریکا یا همان پروژه رژیم چنج فرزندان زیادی دارد که برخی رشد نکرده اند و برخی نابود شده اند. حال باید دید اگر آمریکا این فرزندان شوم را دوباره احیا کند و از این فرزندان یک ارتش واحد با یک هدف واحد بسازد و آنان را برای عملیات آماده نماید، پدافند عامل و یا غیرعامل ما در برابر این ارتش چیست؟
      تحقیق و بررسی عملکرد دشمن در حدفاصل سالهای ۱۳۸۰ تا کنون نشان می دهد که آنان برنامه های راهبردی اجرایی خود که تماما به هم مرتبط هستند را بدون در نظر گرفتن پیروزی یا شکست اجرا می کنند. برای نمونه مثلث شوم عبری-عربی-غربی در برنامه راهبردی خود برای تضعیف و سقوط دولت بشار اسد بدون توجه به عواقب آن نیروهای وهابی و تکفیری را مسلح نمودند تا ضمن تلاش برای نابودی بشار اسد دیوار دفاعی اسرائیل را در خارج از مرزهای خود قرار دهند. با تضعیف و نابودی داعش در منطقه و همچنین پیشروی های ارتش سوریه و شکست روز به روز تکفیری های تحت حمایت غرب، دیوار دفاعی که قرار بود امنیت رژیم صهیونیستی را در برابر ایران و همچنین منافع آمریکا را در منطقه حفظ کند، در حال فروریختن است. این شکست طرح تامین امنیت اسرائیل و منافع آمریکا در عراق و سوریه که از دیدگاه آنان می بایستی مقدمه ای باشد برای حذف حزب الله از صحنه روزگار و متعاقب آن تغییر نظام حکومتی در ایران، نادیده گرفته شده و همانند رباطی برنامه ریزی شده مرحله بعد از سرنگونی بشار اسد در منطقه یعنی تلاش برای حذف حزب الله را با استعفای سعد حریری نخست وزیر لبنان آغاز نموده اند.
      ما برای اینکه امنیت را حفظ کنیم باید از هر اقدامی که دشمنان بر علیه ما، سوریه و حزب الله انجام می دهند به نفع خود استفاده تاکتیکی بکنیم. متاسفانه دولت دهم و یازدهم گرایشات شدیدی به غرب دارد و این خود بزرگترین عامل بازدارنده در برابر توطئه دشمنان می باشد و عاملی برای کاهش اعتماد به نفس داخلی. از همین روست که تمدید دولت دهم موهبتی برای غرب اعلام شد و تحلیلگران این تمدید را کارآمد تر از تحریم می دانند. در صورتی که از فرصت بدست آمده در لبنان نهایت استفاده بشود و جانشین سعد حریری از میان دوستان و یاران حزب الله انتخاب بشود، آنگاه ایران برگ برنده را خواهد داشت. فشار حداکثری و به مخاطره انداختن امنیت رژیم صهیونیستی برای تسلیم نمودن غرب و اخلال در نظام اقتصادی و سیاسی عربستان و همچنین ایجاد جوی ملتهب در دبی برای خروج سرمایه از این پایگاه اقتصادی اعراب، نابودی انبارهای نفتی دشمنان در حوزه جنوبی خلیج فارس می تواند ما را در نابودی دشمنانمان یاری دهد.
      عملکرد ما باید به گونه ای باشد که دشمن را مجبور کند به برداشتن تحریمها. مثلث شیطانی عبری-عربی-غربی رافت و گفتمان را ناشی از ضعف می داند و در دنیای قدرت ضعیف محکوم به فناست. خود باورمندی است که از انسان یک ابرقدرت می سازد و اندیشه الهی و در عین حال حیله گر منجی خواهد بود در برابر توطئه ها. چراکه خداوند در آیه ۵۴ سوره آل عمران می فرماید:
وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ ﴿۵۴﴾
یهود با خدا مکر کردند و خدا هم در مقابل با آنها مکر کرد، و خدا از همه بهتر تواند مکر کرد. (۵۴)
و در آیات ۱۵ و ۱۶ سوره الطارق می فرماید:
إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا ﴿۱۵﴾ وَأَكِيدُ كَيْدًا ﴿۱۶﴾
دشمنان اسلام هر چه بتوانند کید و مکر (بر محو اسلام) می‌کنند. (۱۵)
و من هم در مقابل مکرشان مکر خواهم کرد. (۱۶)

و من الله التوفیق
علیرضا عابدینی

منتشر شده در تارنمای اندیشکده یاسین در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۹۶

۱۳۹۶ آبان ۱۴, یکشنبه

اتمام سلطه آمریکا

بسمه تعالی


در طی سالهای پس از جنگ جهانی دوم و توسعه قدرت آمریکا در سرتاسر جهان، همواره شاهد استعمار و استثمار مردم و دولتهای جهان در سرتاسر جهان بودیم و کشورهایی که تن به شرایط تحمیلی آمریکا نداده اند، توسط این کشور با مجازاتهای نظیر عملیات نظامی و تحریم اقتصادی و سیاسی روبرو شده اند.
دولت های مختلفی که در آمریکا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون زمام امور را به دست گرفتند همواره بدنبال راهی برای سر فرود آوردن ایران در برابر استعمار و استثمار آمریکا بودند. آنان راه آخر را از اول پیمودند و همواره بر تغییر نظام حکومتی در جهت منافع آمریکا و رژیم صهیونیستی تاکید داشتند و در این راه اقداماتی نیز نظیر کودتای نوژه، اقدامات منافقین و در آخر نیز فتنه ۸۸ را انجام دادند. در این میان نیروهای مومن و انقلابی هدفی را مطرح نمودند و آن تبدیل کاخ سفید به حسینیه است. هدفی آرمانی و از دیدگاه واقع‌گرایانه این هدف در درازمدت قابلیت تحقق را داراست. لذا با علم به اینکه از نظر جغرافیایی امکان دست یابی به آمریکا مشکل می باشد، با برنامه ریزی و اجرای پروژه ای مبتنی بر رصد شرایط سیاسی و حزبی آمریکا و همچنین علم به نظام اداری و اجرایی و قانونگذاری این کشور و نحوه ورود به این ادارات نامبرده شده؛ می توان با در دست گرفتن پست های حساس سکان اداره این کشور و سیاستگذاری های کلانش را در دست گرفت. البته لازم به ذکر است که اجرای این پروژه مستلزم برنامه ریزی و سرمایه گذاری بر روی نیروهای خودی و شناخته نشده در کشور آمریکا می باشند.
اساتید در سخنرانی ها همواره اعلام نموده اند که شیعه همیشه دفاع کرده است و اصولا ذات شیعه تدافعی است. باید در نظر داشت که دفاع نیز برای خود اجزا و شرایطی دارد و گاهی اوقات حمله خود بهترین دفاع است. و برای حساس ننمودن دشمن، بهتر است این حمله مخفیانه و سیاسی باشد تا بتوان بیشترین بهره برداری را از آن نمود.
ما در صورتی می توانیم از سلطه آمریکا در منطقه رهایی یابیم که با نفوذ در دستگاههای تصمیم گیری، اجرایی و امنیتی این کشور، برنامه های راهبردی آنان را با در نظر گرفتن شرایط وقت در جهت منافع خود تغییر نامحسوس دهیم. برای این مهم سرمایه های زیادی در سرتاسر آمریکا وجود دارد که درصد قابلیت اجرای این طرح را به طور چشم گیری افزایش می دهد.
آنچه تا اجرا و تحقق این هدف مهم است، اتحاد داخلی و بازی در زمین حریف در منطقه می باشد. طرح های آمریکا و متحدانش بر علیه ایران با چرخشی ۱۸۰ درجه باید به نفع ایران تمام شود.

منتشر شده در تاریخ ۲۳ اکتبر ۲۰۱۷ مطابق با ۱ آبان ۱۳۹۶ در تارنمای اندیشکده یاسین
لینک مطلب جهت دسترسی آسان:

و من الله التوفیق

آغازی بر پایان

بسمه تعالی
     
 اعلام استراتژی جدید آمریکا در مورد ایران و برجام در ۲۱ مهرماه و تروریست خواندن مردم ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و همچنین تحریم سپاه توسط وزارت خزانه داری آمریکا آغازی بر پایان سلطه آمریکا بر جهان خواهد بود. چراکه با این استراتژی آمریکا در برابر اروپا و همچنین چین و روسیه قرار خواهد گرفت. آنجلا مرکل صدراعظم آلمان، ترزا مِی نخست وزیر انگلیس و همچنین امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه در بیانیه ای مشترک اعلام کردند مواظب تحرکات ترامپ و دولت آمریکا در خصوص برجام هستند. از این روست که اتحادیه اروپا که بنا به اذعان  ترامپ از برجام همانند ایران نفع داشتند، برای حفظ منافع اقتصادی خود در برابر ترامپ و دولت آمریکا خواهند ایستاد. تنها حرکتی که باید در این خصوص انجام بپذیرد داشتن استراتژی جامع مشترک بین دولتهای مذاکره کننده برجام بر علیه آمریکاست. بزودی شاهد ایزوله شدن و انزوای بین المللی آمریکا و عواقب ناشی از آن خواهیم بود که با استناد به پیش بینی های هالیوودی که بعضاٌ بیانگر استراتژی آینده دولت آمریکاست، این بحران در آمریکا با ترور فیزیکی ترامپ پایان خواهد یافت و یک زن زمام امور را در آمریکا بدست خواهد گرفت.
 در طرف دیگر اسرائیل و عربستان سعودی، سلطنت طلبان و منافقین هستند که از استراتژی جدید آمریکا بر علیه ایران حمایت کرده و آن را مثبت ارزیابی نمودند.


به گزارش « کردستان ۲۴» رسانه رسمی کردستان عراق در روز شنبه ۲۲ مهرماه یسرائیل کاتس وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی اعلام کرده اظهارات ترامپ بسیار مهم است و تهدیدات ایران باعث جنگ خواهد شد. همچنین رسانه فارسی زبان روسیه « ایران اسپوتنیک » نیز در خبری که در روز شنبه ۲۲ مهرماه منتشر نمود از قول آویگدار لیبرمن وزیر دفاع اسرائیل نوشت که اسرائیل بدون نیاز به ایالات متحده و به تنهایی می تواند از پس ایران برآید. این سخنان از جانب مقامات رژیم صهیونیستی زمانی گفته می شود که به گزارش تصویری منابع آگاه پیشتر رژیم صهیونیستی تحت پوشش رفراندوم استقلال کردستان جت ها و هلی کوپترهای جنگنده خود را به فرودگاه اربیل عراق منتقل نموده است. به هر روی اسرائیل آماده اقدام نظامی بر علیه کشور عزیزمان است. و از طرفی در داخل کشور اعتراضات مردمی در خیابانها به بهانه کلاهبرداری موسسات مالی تحت عنوان مالباختگان روز به روز گسترده تر می شود. بعنوان نمونه در تاریخ ۲۰ مهر تعداد این معترضین خیابانی که از اهواز، خرم آباد، شوشتر، بهبهان و گچساران در برابر استانداری استان خوزستان در اهواز تجمع کرده بودند به ۴۰۰ نفر می رسید (وب سایت ضد انقلاب جوانه ها). دشمن با تجربه ای که از بیداری اسلامی (بهار عربی) در کشورهای تونس و لیبی کسب کرده، به خوبی می داند که این تجمعات اعتراضی را به سادگی و با ابزاری که در اختیار دارد می تواند به تظاهرات بر علیه نظام تبدیل کند. و با حمایت هوایی معترضان همانند آنچه در لیبی اتفاق افتاد پروژه رژیم چنج را در ایران به سرانجام برساند و طرح خاورمیانه جدید را اجرا کند.
      نویسنده چند راهکار برای جلوگیری از اقدامات رژیم صهیونیستی پیشنهاد می کند:
     ۱- ما می توانیم با در دست گرفتن کنترل کردستان عراق و فرودگاه اربیل و یا انجام عملیاتهای اطلاعاتی در فرودگاه اربیل پایگاه نظامی رژیم صهیونیستی را منهدم سازیم.
     ۲- از آنجایی که فضای مجازی یکی از راه های عمده تبلیغات برای تجمعات مالباختگان می باشد، با رصد اطلاعاتی در فضای مجازی علی‌الخصوص تلگرام و فیس بوک از تبلیغات تجمعات به بهانه کلاهبرداری موسسات مالی جلوگیری و عوامل داخلی دشمن  شناسایی و بازداشت بشوند.
      ۳- مراسم ۷ آبان یا روز جهانی کوروش را پیش رو داریم که شدیداٌ برای اپوزیسیون مهم است. با مدیریت این مراسم و القاء خودی بودن دعوت کنندگان و مبلغان مراسم ۷ آبان از ۸ آبان به بعد، دیوار بی اعتمادی دیگری را در میان اپوزیسیون خارج نشین کشیده و اعتماد بدنه اپوزیسیون را نسبت به یکدیگر و رسانه هایشان را از بین ببریم. در این مراسم طرح شعار بسیار حائز اهمیت است، شعارهایی همچون (پهلوی رجوی مرگ به نیرنگتان – تحریم اقتصادی حاصل نیرنگتان؛ و یا سردار سلیمانی کوروش آریایی) که بتوان طرح فوق را اجرایی نمود، طراحی و اجرا بشوند.
      ۴- انجام عملیات های ایذایی بر علیه رژیم صهیونیستی و دولت خودمختار کردستان به جهت تخریب حداکثری روانی، و ایجاد تنش بین آن دو به جهت انتقال محرمانه ادوات نظامی رژیم صهیونیستی به داخل کشور برای شناسایی بخشی از توان نظامی اسرائیل.
ما باید تلاش کنیم تا « نرمش قهرمانانه » را به « قهرمانی مطلق » برسانیم. ان شاءالله

منتشر شده در تاریخ ۱۵ اکتبر ۲۰۱۷ مطابق با ۲۳ مهر ۱۳۹۶
در تارنمای اندیشکده یاسین
لینک مطلب جهت سهولت دسترسی

و من الله التوفیق

۱۳۹۶ آبان ۱۳, شنبه

تاکتیک مقابله

بسمه تعالی


     دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا باید تا ۱۵ اکتبر ( ۲۳ مهر ۹۶ ) گزارشی از پایبندی ایران  به برجام را به کنگره آمریکا بدهد. در این میان برخی از مشاوران ترامپ با ارائه طرحهایی از ترامپ خواسته اند تا پایبندی ایران به برجام را تایید نکند. ضمن عدم تایید پایبندی ایران به برجام از تشدید تحریم ها بر علیه ایران نیز سخن به میان آمده است. در همین زمینه خبرگزاری رویترز از قراردادن سپاه در فهرست تروریستی توسط دولت ترامپ خبر می دهد و نیویورک پست به نقل از ماموران امنیتی آمریکا از عملیات مخفی سازمان جاسوسی آمریکا – سیا – بر علیه ماموران امنیتی ایران در خارج از ایران و همچنین گروههای تحت حمایت ایران خبر می دهد.
     بارها شنیده و خوانده ایم که رئیس جمهور آمریکا برجام را قراردادی ننگ آور برای آمریکا می داند. اما چرا ننگ آور؟ دولت آمریکا در پی تعلیق تحریمهای هسته ای برخلاف دولت های اروپایی بدلیل تحریمهای دیگر نتوانست از برجام استفاده ای ببرد و طبق معمول نقش کاتالیزاتور را در سیاست بین الملل بازی کرد. اگرچه نقل و انتقالات بانکی و پولی در بانکهای بین المللی صورت نمی گیرد اما اروپایی ها توانستند از برجام با در نظر گرفتن منافع دو طرف همکاری های خوبی با ایران داشته باشند. ضمن اینکه ایران توانست با همکاری با روسیه پایگاه قدرتمندی بر علیه داعش درست کند و روسیه را که بخاطر بحران کریمه در انزوا به سر می برد احیا کند. ایجاد اتحاد با روسیه و سازماندهی نیروهای مردمی عراق و دادن کمک مستشاری به ارتش سوریه ضمن اینکه رژیم صهیونیستی تا عمق استخوان شکست سیاستهای خود در منطقه را حس کرد، باعث شد تا داعش و احرار الشام که بنا به اعتراف هیلاری کلینتون حامی منافع آمریکا در منطقه بودند را شکست دهد و خط اتحاد ایران را تا مرزهای رژیم صهیونیستی امتداد دهد. این چرخش ۱۸۰ درجه سیاست آمریکا و متحدانش در جهت منافع ایران حاصل نرمش قهرمانانه ای بود که امام مسلمین به آن اشاره داشتند.
     حال که بر اساس گمانه زنی ها ترامپ قصد دارد با عدم تایید پایبندی ایران به برجام با ایجاد تحریمهای سنگین تر ایران را وادار به مذاکره کند (برجام ۲ و ۳ را حجت الاسلام والمسلمین روحانی پیشتر عنوان کرده بودند) و بنا به اعلام بخش فارسی یورو نیوز آمریکا قصد دارد بدون لغو برجام از این معاهده هسته ای خارج شود، ایران می تواند بر اساس منافع اقتصادی مشترک با اتحادیه اروپا جبهه ای متحد بر علیه آمریکا تشکیل دهد و همچنین ایران می تواند با حفظ منافع ملی پل ارتباطی بین اروپا و روسیه باشد. باید در نظر داشت که این اتحاد و ارتباط باید منافع اقتصادی اروپا را اشباع کند تا اروپا نیاز کمتری به آمریکا داشته باشد.
     بر طبق آماری که تارنمای آمار اتحادیه اروپا منتشر کرده است رشد اقتصادی اروپا در سال ۲۰۱۴  ۱/۷ درصد و در سال ۲۰۱۵ (سال معاهده هسته ای) رشد ۲/۲ درصدی و در سال ۲۰۱۶ رشد ۱/۹ درصدی داشته است. این سقوط رشد اقتصادی در سال ۲۰۱۶ می تواند از عواقب تحریمهای تنبیهی روسیه و وضع تحریمهای جدید بر علیه ایران توسط آمریکا باشد. با تاکید بر منافع اقتصادی اروپا در ایران و روسیه و اثبات ادعای یکی از سایت های تحلیلی آلمانی مبنی بر تلاش آمریکا برای بی ثبات کردن اروپا در سال ۲۰۱۵ می توان تلاش نمود برای همراهی اروپا با ایران و روسیه. در یک کلام ما باید در برابر آمریکا اروپا را با خود همراه کنیم. اگرچه این همراهی مشکل به نظر می رسد اما دور از دسترس نیست.
     ضمن اینکه اعلام قرار گرفتن احتمالی سپاه پاسداران در فهرست گروههای تروریستی آمریکا خبر از لابی منافقین (افرادی نظیر جان بولتن، مک کین بیمار و رودی جولیانی شهردار اسبق نیویورک) می دهد که این خود از جهاتی حائز اهمیت است که در مطلبی دیگر به آن اشاره خواهد شد.

منتشر شده در تاریخ ۹ اکتبر ۲۰۱۷ مطابق با ۱۷ مهر ۱۳۹۶ 
در تارنمای اندیشکده یاسین
لینک مطلب جهت سهولت دسترسی 

و من الله التوفیق