۱۳۹۸ مهر ۲۹, دوشنبه

دکترین خون کثیف


بسمه تعالی
مطلب دکترین خون کثیف تلاش می کند تا برخی از راههای بهبود اقتصاد کشور را که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون دشمن همواره از طریق تزریق خون کثیف در رگهای نظام جدید اسلامی –  از سازمان مجاهدین خلق در ابتدای انقلاب تا اصلاح طلبان و لیبرالها در سالهای اخیر – بیمار نموده است را بیان کند. کارکرد این خون کثیف در ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی ترور شخصیت های اصلی نظام و انقلاب و در سالهای پس از جنگ آلوده کردن بخش های مختلف اجرایی – قضایی – قانونگذاری کشور به اختلاس و رانت خواری، همچنین وابسته نمودن کشور به غرب می باشد.


خون و اجزای آن

برای روشن شدن اهداف این مقاله ابتدا به کاربرد و اجزای خون می پردازیم.
بدن انسان برای زنده ماندن به خوراک و اکسیژن نیازمند است. تنها وجود خوراک در معده و اکسیژن در ششها کافی نیست؛ بلکه این دو عامل حیاتی باید به تمام نقاط بدن برسند تا بدن انسان بتواند زنده بماند. عمل رساندن مواد غذایی و اکسیژن به تمامی ارگانها و سلولهای بدن توسط خون و از طریق مجاری بنام رگ انجام می پذیرد. ۷ الی ۸ درصد وزن بدن را خون تشکیل می دهد که در انسان بطور متوسط بالغ بر ۵ لیتر از حجم بدن را خون تشکیل می دهد.

مواد تشکیل دهنده خون
۱- پلاسما: ۵۵ درصد خون را پلاسما تشکیل می دهد. پلاسما مایعی است که ۹۱ درصد آن را آب، ۷ درصد آن را پروتئین، یک درصد آن را املاح معدنی و یک درصد مابقی را ویتامینها، مواد قندی، مواد لیپیدی، هورمونها و اسیدهای آمینه تشکیل می دهد. پروتئین های عمده تشکیل دهنده پلاسما آلبومین و فیبرینوژن تشکیل می دهد.
۲- هموگلوبین ها: به سه دسته گاماگلوبین، بتاگلوبین و آلفاگلوبین تقسیم می شوند.
۱-۲- گلبول قرمز: رنگ قرمز خون بدلیل وجود گلبول قرمز می باشد. گلوبین پروتئین اصلی موجود در گلبول های قرمز می باشد که به دلیل دارا بودن آهن عمل انتقال اکسیژن و دی اکسید کربن را برعهده دارند.
۲-۲- گلبول های سفید: وظیفه محافظت از بدن در برابر عوامل بیماری زا و انواع بیماری ها را برعهده داشته و انواع مختلفی دارند که با عوامل فیزیکی و شیمیایی خود ایمنی بدن را در برابر عوامل بیماری زا تامین می کند.
۳- پلاکتها: یا گرده های خونی بقایای سلولهای بزرگ هستند که به صورت دانه های ریز و خرد شده در خون وجود دارند و باعث کمک به انعقاد خون و تشکیل لخته خون در صورت خونریزی می شوند.
۴- هماتوکریت: پس از ته نشین شدن خون در اثر سانتریفیوژ به نسبت ارتفاع بخش محلول و بخش جامد خون که ته نشین می شود هماتوکریت گفته می شود.

بیماری های خون
۱- تالاسمی: بیماری ژنتیکی است که در اثر آن هموگلوبین ساختار طبیعی خود را از دست می دهد و بدین جهت تولید هموگلوبین غیر موثر در بدن ایجاد می شود. در نتیجه هموگلوبین معیوب قادر به اکسیژن رسانی مطلوب به اعضای بدن نیست. در حقیقت تالاسمی بیماری افزایش هموگلوبین است. هموگلوبین دارای دو پروتئین آلفا و بتا است. تشکیل هموگلوبین معیوب در بدن بدلیل فقدان یکی از این پروتئین هاست.
۲- کم خونی: این بیماری بدلیل کاهش هموگلوبین ها در خون پدید می آید. در نتیجه این کاهش، اکسیژن کافی به اندامهای بدن نمی رسد. لذا اندامهای بدن در نتیجه کاهش اکسیژن آسیب می بینند. نکته ای که باید در این بیماری در نظر داشت این است که از تعداد گلبول های قرمز کاسته نمی شود. بلکه تنها هموگلوبین ها هستند که کاهش می یابند.
۳- هموفیلی: بیماری ارثی عدم انعقاد خون در صورت خونریزی می باشد. علت این بیماری کاهش یا فقدان فاکتور انعقاد خون یا همان پلاکتها می باشد.
۴- پلی سیتمی: بیماری افزایش گلبول های قرمز خون را پلی سیتمی می گویند که بر سه نوع است: پلی سیتمی ثانویه (پلی سیتمی واکنشی) که عارضه ای از بیماری یا عواملی از اختلالات سلول های خون است. پلی سیتمی استرسی، پلی سیتمی کاذب که به کاهش حجم پلاسمای خون مربوط است. این بیماری غیرقابل پیشگیری است و متوسط زنده ماندن بیماران با درمان ۷ الی ۱۵ سال است. دیده شده که بیماران ۲۰ سال هم زنده مانده اند. عوارض این بیماری تشکیل لخته خون در درون وریدها یا شریانها، نقرس، سکته مغزی، حمله قلبی، زخم گوارش، سنگ کلیه، لوسمی (در زیر توضیح داده خواهد شد.)
۵- سرطان خون: مغز استخوان وظیفه تولید گلبولهای سفید و قرمز خون را دارد. زمانی که مغز استخوان شروع به تولید تعداد زیادی گلبول سفید بکند، به این گلبولها سفید که به طور کامل تشکیل نشده اند بلاست یا سلولهای لوکمی (لوسمی) یا سرطان خون گفته می شود.


تالاسمی اقتصادی

همانگونه که در بالا توضیح داده شد بیماری تالاسمی بر اثر تغییر ساختار هموگلوبین و افزایش تولید هموگلوبین غیر موثر و معیوب توسط بدن ایجاد می شود. این تغییر ساختار هموگلوبین بر اثر فقدان یکی از پروتئین های آلفا یا بتا می باشد. از طرفی در تعریف هموگلوبین می خوانیم که عملکرد هموگلوبین در خون بهبود در رساندن اکسیژن به بافتها و اعضای بدن  است. هموگلوبین میزان اکسیژن قابل انتقال در یک لیتر خون را تا ۵۰ برابر افزایش می دهد. بدیهی است که فقدان و یا عدم عملکرد درست هموگلوبین در خون حیات انسان را به خطر می اندازد. از آنجایی که قابلیت حل اکسیژن در آب بسیار پایین می باشد لذا مقدار کمی اکسیژن از طریق دیفوزیون به خون منتقل می شود.
بیماری تالاسمی اقتصاد در کشور از دوران دولتهای پنجم و ششم کلید خورد، مبنای اقتصاد در کشور در آن دوره نه توجه به تولید ملی و ایجاد اشتغال بلکه اقتصادی انحصاری و فلج قرار گرفت. از دل این جریان اختلاس های کلان و قاچاق عمده کالا و پدیده نامبارک آقازادگی پدید آمد. از آغاز فعالیت دولت سازندگی ساختار اقتصادی کشور متکی به دلار و درآمد نفت گردید تا دشمن بتواند راحت تر اقتصاد ایران را در دست گرفته تا در مواقع لزوم آنرا به چالش بکشد. در دوران دولت اصلاحات و تدبیر و امید که همانند دولت سازندگی لیبرالها و تکنوکرات ها ریاست (توضیح: سیستم اداره کشور بصورت ریاستی می باشد. از این روست که استفاده از واژه مدیر در خصوص دستگاههای اجرایی کشور صحیح نمی باشد.) اقتصاد کشور را در دست گرفتند همین روش را ادامه دادند.
در دولت های یازدهم و دوازدهم سیستم اقتصادی کشور توسط روسای دولتی با تغییر اندیشه خودکفایی به وابستگی علنا اکسیژن رسانی را در شریانهای اقتصادی فلج نموده و اقتصاد کشور را مبتلا به بیماری تالاسمی نموده اند. در این بیماری اقتصادی پول و سرمایه جاری در کشور به اعضای جامعه نمی رسد و تنها در تملک عده ای معدود از روسا و آقازاده هایشان می ماند. لذا از این طریق ضربه مهلکی به اقتصاد کشور وارد شده و موجب افزایش نارضایتی عمومی می شوند.
اگرچه در دولتهای نهم و دهم تلاش شد که این اکسیژن رسانی از طریق یارانه هرچند به صورت محدود و مقدار کم انجام شود. اما دولتهای یازدهم و دوازدهم همواره در تلاش قطع این انتقال اکسیژن به جهت پایان دادن به حیات اقتصادی کشور بوده و هستند. هدف اصلی عملکرد دولت های یازدهم و دوازدهم در بستن شریان های اقتصادی را می توان قراردادن مسیر اقتصاد کشور در مسیر صدامیزه شدن (نفت در برابر غذا و دارو) عنوان نمود. کما اینکه رفقای اروپایی آنها مقدمات رسیدن به این هدف را با نام اینستکس فراهم کرده اند.
اقتصاد مقاومتی تنها راه مقابله با خون کثیف دشمن در رگهای انقلاب اسلامی می باشد
اقتصاد مقاومتی در کلام رهبری

راه درمان تالاسمی اقتصادی
یکی از بهترین راههای درمان تالاسمی اقتصادی که هم اینک در کشور در جریان است، رصد و ورود قوه قضائیه به جریان انحصار اقتصاد است. با این حرکت عوامل بیماری شناسایی شده و از بین خواهند رفت. ولی خون رسانی به بافت های جامعه هنوز مختل می ماند. برای بهبود خون رسانی لازم است تا تولید داخلی و اتکا به اقتصاد مقاومتی به مثابه دو پروتئین آلفا و بتا عمل کرده و اکسیژن رسانی را تا بهبود کامل و عادی سازی دو فاکتور یاد شده ادامه دهند.


کم خونی اقتصادی

همانطور که در بالا گفته شد بیماری کم خونی در نتیجه کاهش تعداد هوگلوبین خون می باشد که در نتیجه آن اکسیژن کافی به اندامهای بدن نمی رسد و اندام در اثر کاهش اکسیژن آسیب می بیند. در این بیماری از تعداد گلبول های قرمز خون کاسته نمی شود، بلکه هموگلوبین های موجود در خون کاهش می یابند.
در تعریف تورم می خوانیم: تورم عبارت است از افزایش دائم و بی رویه سطح عمومی قیمت کالا و خدمات که در نهایت به کاهش قدرت خرید و نابسامانی اقتصادی منجر می شود.
همچنین در تعریف نقدینگی می خوانیم: نقدینگی ترکیبی از پول پرقدرت یا همان چاپ پول و یا پول حاصل از درآمد نفتی و غیرنفتی می باشد. و در تعریف تولید می خوانیم: تولید به معنی تهیه کالا و خدمات با استفاده از منابع و امکانات موجود است.
در ارتباط با تورم، تولید و نقدینگی می توان گفت که افزایش نقدینگی باعث افزایش تورم خواهد شد و تنها راه جلوگیری از تورم حاصل از افزایش نقدینگی تولید کالا می باشد. زیرا کالا عامل جذب نقدینگی می باشد و زمانی می توان گفت رشد اقتصادی ایجاد شده است که تعداد کالاها و خدمات در جامعه افزایش یافته باشد.
در طی سالهای اخیر ما شاهد تعطیلی بسیاری از کارخانه های کشور و یا واگذاری کارخانه ها به بخش خصوصی و سپس تعطیلی کارخانه ها بودیم. با عدم حمایت دولت یازدهم و دوازدهم از تولید داخلی، کالایی تولید نشده و پس از چاپ بی رویه پول بدون پشتوانه توسط دولت و افزایش نقدینگی حاصل از فروش نفت پسابرجام، تورم بصورت افسارگسیخته افزایش یافته و قدرت خرید مردم کاهش و نارضایتی عمومی افزایش یافته است.
در این مرحله اگر کالا را به مثابه هموگلوبین بدانیم، با کاهش تولید کالا و افزایش آسیب های اقتصادی در سطح جامعه و در اقشار مختلف جامعه در اثر تورم، حیات اقتصادی و در پی آن حیات امنیتی کشور به مخاطره افتاده و مردم تحت فشاری که اتفاقا چیزی برای از دست دادن ندارند می توانند همانند انبار باروت با یک جرقه انفجار عظیمی را پدید آورند.

درمان کم خونی اقتصادی
برای درمان کم خونی اقتصادی افزایش تعداد هموگلوبین های اقتصادی یا همان کالاهای تولید داخل می باشد. از این طریق ضمن اشتغال زایی، اندام های آسیب دیده بر اثر تورم تدبیر و امید را ترمیم و برای ادامه حیات به آنها انگیزه و امید می دهیم و با به جریان انداختن پول بعنوان اکسیژن حیات بخش جامعه، اقتصاد را از این رکود براندازانه برهانیم.


اقتصاد هموفیلی

همانگونه در بالا گفته شد بیماری هموفیلی یا بیماری عدم انعقاد خون در صورت خونریزی می باشد. عامل این بیماری کمبود یا فقدان پلاکتها می باشد. در تعریف پلاکتها می خوانیم پلاکتها یا گرده های خونی بقایای سلولهای بزرگ هستند که به صورت دانه های ریز و خرد شده در خون وجود دارند و باعث کمک به انعقاد خون و تشکیل لخته در صورت خونریزی می شوند.
در اقتصاد زخم خورده و بیمار ایران در سالهای اخیر دولت یازدهم و دوازدهم تمامی پلاکتهای اقتصادی که شامل بسته های حمایتی کار و سرمایه، معافیت های مالیاتی شرکتهایی با بیلان کاری و بازدهی زیر ۱۰ درصد و شرکتهای در آستانه ورشکستگی را جمع آوری و تمامی شرکتها و کارخانه جات تولیدی را تعطیل و اقدام به وارد نمودن کالاهایی نمود که توسط شرکتها و یا کارخانه های تولیدی تولید میشد نمود.
رشد و شکوفایی اقتصادی هر کشوری وابسته به تولیدات و تنوع محصولات تولید شده در آن کشور می باشد. همچنین تولید کالا باعث کاهش تورم شده و ازدیاد تولید صادرات را رونق می بخشد.
مقدار خون در بدن انسان بالغ به طور متوسط ۵ لیتر می باشد و از دست دادن ۳۵ تا ۴۰ درصد خون باعث مرگ می شود. در خونریزی های اقتصادی که ناشی از تورم، تحریم، افزایش مالیات بدون درنظر گرفتن وضعیت اقتصادی و معیشتی، عدم حمایت دولت در جهت پانسمان و انعقاد خون باعث افزایش خونریزی شده و با از دست دادن ۳۵٪ تا ۴۰٪ از درآمد واحد تجاری / تولیدی / خدماتی به اغمای اقتصادی فرو رفته و با از دست دادن ۵۰٪ از درآمد آن واحد به مرگ اقتصادی دچار شده و از بین خواهد رفت. متعاقب این مرگ اقتصادی در واحدهایی که با کالا در ارتباط هستند، در درجه اول باعث افزایش تورم سرکش شده و در پی آن شاهد تورم شتابان خواهیم بود.
این جریان از از دست دادن درآمد تا ایجاد تورم شتابان و در نهایت فشار معیشتی به طور زنجیره ای به هم پیوسته و وابسته هستند. فشار معیشتی و اعتراض به این فشار توسط مردم تحت فشار در کف خیابانها و سوء استفاده منافقین و سلطنت طلبان از این اعتراضات برای به آشوب کشاندن اعتراضات و آتش زدن پرچم و توهین به مقدسات ملی و دینی در نتیجه عدم حمایت از تولید ملی و عدم بهبود اقتصاد کشور می باشد. حرکتی که بی تردید دشمن و عوامل لیبرال داخلی اش تا کنون در آن موفق بوده است.


راه های پیشگیری و درمان اقتصاد هموفیلی


پیشگیری:
حداقل سرمایه تعیین شده برای ثبت شرکت در کشور برای
۱- شرکتهای دولتی (بیش از ۵۰٪ از سهام متعلق به دولت می باشد) ۵۰۰ هزار تومان
۲- شرکت های سهامی خاص یک میلیون تومان
۳- شرکت با مسئولیت محدود ۱۰ میلیون تومان
۴- شرکتهای تعاونی عام و خاص ۱۰۰ میلیون تومان
بدیهی است که این میزان حداقل سرمایه در اقتصاد متورم ایران هرگز نخواهد توانست تضمینی برای بقای شرکت های ثبت شده باشد. مجلس محترم شورای اسلامی می تواند با احتساب هزینه های جاری اعم از مالیات، بیمه، هزینه های ثبت و اجاره محل، برای ۶ ماه با تمدید ۶ ماهه قانون ضامن شغل را تصویب و به دولت ابلاغ نماید. بر اساس این قانون پیشنهادی فرد یا افراد متقاضی ثبت شرکت می بایستی با توجه به نوع فعالیت دو یا سه برابر مبلغ تعیین شده بر اساس نرخ تورم اعلام شده توسط دولت در سال بعد را نزد نهادی رسمی همانند قوه قضائیه، سازمان فنی حرفه ای و یا وزارت کار به امانت بگذارد تا در صورت از دست دادن ۳۵٪ تا ۴۰٪ سرمایه با ارائه مدارک معتبر از آن ودیعه به امانت سپرده شده توسط همان نهاد امین بدهی ها و مخارج رسمی و بانکی پرداخت شود.
نمونه ای از خون کثیف دشمن در رگهای انقلاب اسلامی
یکی از نمونه های اقدام دولت برای ضربه زدن به اقتصاد کشور کارخانه هپکوی اراک می باشد
در این صورت واحدهای اقتصادی یک فرصت شش ماهه و یا یکساله خواهند داشت تا بدون پرداخت هزینه ای وضعیت اقتصادی خود را ترمیم کنند و پس از بهبود کامل و رفع تمامی مشکلات مبلغ مصرف شده از ذخیره ضامن به صورت یکجا و یا اقساط به حساب شرکت در آن نهاد و یا سازمان حامی پرداخت شود. با این روش می توان از ورشکسته شدن و تعطیلی واحدهای اقتصادی جلوگیری نمود.

درمان:
دولت با قبول پرداخت بدهی ها و برطرف نمودن نقص های اقتصادی واحدهای تولیدی از طریق بانکها می تواند واحدهای اقتصادی را از ورشکستگی برهاند و در ازای آن واحد اقتصادی اقساط بلندمدت بدون ربا (سود بانکی) را متقبل می شود و همچنین تا اتمام بدهی دولت در درصد کمی از سود حاصل از درآمد واحد شریک می شود. اینگونه واحد اقتصادی هم دلگرمی و پشتگرمی حمایت دولت را دارا خواهد بود و هم دولت از این طریق می تواند با کنترل کالا و خدمات در جهت کاهش تورم اقدام نماید.


اقتصاد پلی سیتمی

بیماری پلی سیتمی بیماری افزایش گلبول های قرمز خون می باشد. این بیماری بر ۳ نوع است.
۱- پلی سیتمی ثانویه یا واکنشی
۲- پلی سیتمی استرسی
۳- پلی سیتمی کاذب
بیماری مد نظر در اقتصاد ایران نوع سوم آن پلی سیتمی کاذب است. در این بیماری پلاسمای خون کاهش می یابد و غیرقابل پیشگیری است. متوسط زنده ماندن بیماران بین ۷ تا ۱۵ سال و در مواردی معدود ۲۰ سال است. عوارض این بیماری تشکیل لخته خون در شریانها و وریدها، نقرس، سکته مغزی، حمله قلبی، زخم گوارشی، سنگ کلیه و سرطان خون می باشد.
همانطور که در تعریف گلبول قرمز آمده بود، گلبول قرمز بدلیل دارا بودن آهن وظیفه انتقال اکسیژن و دی اکسید کربن را به عهده دارد و بقای انسان به نوعی وابسته به گلبول قرمز می باشد.
در اقتصاد ایران افزایش واحدهای کاذب اقتصادی که بر پایه رانت خواری و پدیده نظام برانداز آقازادگی استوار است به بهانه انتقال پول و سرمایه و رشد و رونق اقتصادی با گرفتن وامهای کلان و بدون ضامن و انتقال پول به خارج از کشور جهت مصارف شخصی، باعث می شود تا پلاسمای اقتصاد کشور که همان پول است کاهش یافته و کشور را دچار بیماری های مهلک و کشنده اقتصادی کنند.
یکی از ترفند های دشمن برای نابودی کشور خروج سرمایه از کشور و همزمان تحریم به جهت عدم ورود سرمایه به کشور می باشد. عوامل داخلی که در این مسئله بطور ۱۰۰٪ دخیل هستند و چه بسا منافعی نیز داشته باشند، آقازاده های رؤسا و بعضا خود رؤسای دولتهای لیبرال و اصلاح طلب و برخی انقلابی نماها می باشند. با خروج سرمایه از کشور و عدم و یا کاهش درآمد دولت از طریق مراودات خارجی، چرخه اقتصاد کشور در جهت عکس خواهد چرخید و کشور را به سقوط اقتصادی خواهد کشانید.
از پیامدهای خروج سرمایه از کشور می توان به کاهش ارزش پول ملی در برابر سایر ارزها و متعاقب آن خروج پول از بانکها و تبدیل آن به دلار و طلا و سکه و نگهداری در گاوصندوقهای خانه ها  اشاره کرد. خروج پول از بانک ها به معنای خروج پول از چرخه اقتصادی کشور است. و خروج پول از چرخه اقتصادی کشور باعث رکود اقتصادی خواهد شد. برای برون رفت از رکود تزریق نقدینگی در بازار به جهت افزایش تولید کالا می باشد. اما مسئله اینجاست: کدام نقدینگی؟
پس از برجام و تا اعمال تحریمهای جدید ترامپ میزان فروش نفت ایران افزایش داشت. نقدینگی حاصل از فروش نفت به جهت کاهش ارز در بازار تزریق شد. همین حرکت باعث شد تا ضمن ایجاد تورم افسارگسیخته، ارزش ریال کاهش یافته، ارزهای داده شده به صرافی ها در انحصار عده ای محدود قرار گرفته و به بهانه سرمایه گذاری از کشور خارج شود. این به آن معناست که دولت به طور غیر مستقیم و با هدف ایجاد تورم افسارگسیخته برای تنگ کردن وضعیت معیشت مردم، نقدینگی را با بهانه کاهش و کنترل نرخ برابری دلار با ریال به دست عوامل خارج کننده سرمایه از کشور رسانده است.
در این بیماری اقتصادی، عواملی که دولت آگاهانه ارز حاصل از فروش نفت را جهت خارج کردن از کشور به بهانه کنترل قیمت ارز در اختیار آنان قرار داده، همانند گلبولهای قرمز زیادی عمل می کنند که در نتیجه خروج ارز و سرمایه از کشور، اقتصاد کشور را دچار بیماری های لخته شدن خون در شریانها و وریدها (کاهش و توقف تولید بدلیل افزایش قیمت مواد اولیه و کاهش فروش به دلیل عدم قدرت خرید مردم)؛ حمله قلبی (خروج پول از بانکها توسط مردم در حالیکه نظام اقتصادی ایران بانک محور است و بانک به عنوان قلب تپنده اقتصاد ایران عمل می کند)؛ سکته مغزی (کاهش قدرت خرید مردم و مسکوت ماندن خرید و فروش در بازار به دلیل تورم و عدم توانایی تهیه اقلام مورد معامله توسط بازاریان و یا عدم توانایی خرید در خریداران به دلیل افزایش افسارگسیخته قیمتها) و در نهایت سرطان خون ( عدم توانایی در جبران خسارات ناشی از تورم و خروج سرمایه و ورشکستگی دولت و استفاده استراتژیک دولت و آمریکا از این ورشکستگی و انتصاب آن به حاکمیت و متعاقب آن فشار مردم در خیابانها برای تغییر نظام) خواهد کرد.


راه پیشگیری و درمان

برخلاف بیماری خونی پلی سیتمی که درمان و یا راه پیشگیری ندارد، برای اقتصاد پلی سیتمی می توان هم راه پیشگیری تعریف نمود و هم راه درمان.

پیشگیری
لازم است دولت به هیچ وجه ارز را در بازار سرازیر نکند بلکه درآمد حاصل از فروش صادرات نفتی و غیر نفتی را به سه بخش حقوق کارمندان، حمایت از واحدهای اقتصادی و صندوق ذخیره ارزی تقسیم کند. لایحه محدودیت خروج سرمایه از کشور به مجلس تقدیم و مجلس با دوفوریت آن را تصویب نماید. بخشنامه محدودیت/ممنوعیت حواله، ارسال و یا خروج ارز به خارج از کشور صادر و به تمامی صرافی ها اعلام و از طریق روزنامه ها و جرائد کثیرالانتشار به اطلاع عموم برسد. برای نقض قانون محدودیت و یا ممنوعیت حواله، ارسال و یا خروج ارز از کشور جرم های سنگینی از قبیل اقدام علیه امنیت اقتصادی، تلاش برای کاهش ارزش پول ملی و …  همچنین مجازات اعدام و حبس های طویل المدت در نظر گرفته شود.

درمان
تنها راه درمان پلی سیتمی اقتصادی حذف تمامی دلالها، رانت خواران، سفارش شده ها، آقازاده ها، برادرزاده ها و خواهرزاده ها و دامادها و کلیه کسانی که از پست ریاست یک رئیس، یک وزیر و یا رئیس جمهور منابع و منافع ملی را برای منافع شخصی تاراج می کنند. همچنین شناسایی رانت دهندگان و برخورد قانونی با آنان و برکناری و عزل رئیس مربوطه به جرم دادن مجوز رانت خواری به اقوامش.


لوکمی اقتصادی

بیماری لوکمی (لوسمی) نوعی از بیماری سرطان خون به شمار میرود که به دلیل افزایش تولید گلبولهای سفید و ناقص توسط مغز استخوان ایجاد می شودکه به آنها بلاست یا سلولهای لوسمی گفته می شود. تولید این سلولها باعث می شود که تولید گلبولهای سفید خون متوقف شده و توانایی فرد را در مقابله با بیماری ها از بین می برند. این سلولها همچنین بر تولید سایر انواع سلولهای خونی که توسط مغز استخوان ساخته می شود، از جمله گلبولهای قرمز و پلاکت های خونی اثر منفی می گذارند. بنابراین در بیماری لوکمی ضعف ایمنی، کم خونی و اختلال انعقاد خون داریم.
اقتصاد ایران اقتصادی وابسته به دلار است و این وابستگی این امکان را به آمریکا می دهد که هرگونه که بخواهد بر علیه اقتصاد ایران رفتار کند. لذا اگر دلار را به مثابه مغز استخوان به حساب بیاوریم؛ آمریکا با تولید بلاست های مختلف و قرار دادن بلاست ها در شاهراه های اقتصادی کشور ضمن کاستن ایمنی اقتصادی کشور، از تولید سایر انواع سلولهای خونی نیز جلوگیری به عمل می آورد. از جمله این بلاستها می توان به ولی الله سیف و خانواده اش در دوران ریاستش بر بانک مرکزی و احمد عراقچی در جایگاه معاونت ارزی بانک مرکزی اشاره نمود.
البته لازم به ذکر است اگر بخواهیم بلاست ها را طبقه بندی کنیم، افراد نامبرده شده در طبقات میانی جای خواهند داشت. مادامی که دلار آقای اقتصاد ایران است و صاحب دلار یعنی آمریکا بعنوان ارباب در میان سیاسیون ما پذیرفته شده است، اقتصاد ایران اقتصاد لوکمی خواهد بود.
فی مابین دلار و اعتراضات معیشتی و اقتصادی مردم و نابودی تولید داخلی به بهانه های واگذاری به بخش خصوصی و عدم پرداخت معوقه های کارگران همانند هپکو اراک، ارتباطی زنجیره ای وجود دارد. سر اصلی و تصمیم گیرنده این زنجیره در اتاق جنگ اقتصادی آمریکا و مجری تصمیماتی که مربوط به داخل کشور می باشد در درون دولت، مجلس و دستگاههای زیرمجموعه آنها در داخل کشور می باشد. به عقیده نگارنده تا پاکسازی کامل وزارت اطلاعات از عناصر نفوذی، وظیفه شناسایی و مقابله با مجریان تصمیمات اتاق جنگ اقتصادی آمریکا در داخل کشور به عهده پاسداران گمنام امام زمان (عج) می باشد.

درمان لوکمی اقتصادی
مراحل درمان بیماری لوکمی دو مرحله می باشد: درمان القایی برای فروکش کردن و درمان پس از فروکشی.
برای درمان از چهار نوع درمان متعارف استفاده می شود:
۱- شیمی درمانی؛ ۲- پرتو درمانی؛ ۳-پیوند سلولهای بنیادی؛ ۴- درمان با استفاده از داروهای دیگر همانند تری اسید آرسنیک و اسید رتینوئیک تمام ترانس؛ ۵- درمان بیولوژیکی
در مرحله درمان القایی برای فروکش کردن سلولهای سرطانی در اقتصاد سرطانی، می توان با شناسایی و مقابله ریشه های تولید بلاست ها و محل های استقرار آنها در ساختار اقتصادی کشور، همچنین عوامل قراردهنده سلولهای سرطانی در محل ماموریتشان، می توان از اعمال نفوذ و قدرت سلولهای سرطانی جلوگیری به عمل آورد. نوع درمان بستگی به نوع سلول و پست و مقام سلول سرطانی خواهد داشت.
نکته ای که در این مرحله از درمان حائز اهمیت است شناسایی ریشه اصلی و سرشاخه اصلی جنگ ارزی آمریکا در داخل کشور می باشد. صرفنظر از مقام و پستی که دارد، برای نجات کشور از مرگ اقتصادی باید این ریشه تولید کننده سلولهای سرطانی درمان و برای همیشه از جمع مقامات کشوری حذف شود.
در مرحله دوم یا درمان پس از فروکشی که پس از انجام درمان اول انجام می پذیرد، هدفش از بین بردن سلولهای سرطانی باقیمانده می باشد به جهت پاکسازی و جلوگیری از رشد مجدد. در این مرحله که می توان از آن با عنوان اصلی ترین مرحله درمان لوکمی اقتصادی یاد کرد، کلیه سلولهای سرطانی باقی مانده در شریانهای اقتصاد کشور را باید به جهت عدم رشد و فعال شدن مجدد نابود نمود.
اگرچه امکان وجود دارد که این سلولها منفعل بوده و دیگر فعالیتی در حوزه اقتصاد ندارند. اما همانگونه که در مطلب سنگ،کاغذ،قیچی پیشتر عنوان شد دشمن در پی فروپاشی از درون است؛ لذا در همین راستا کلیه نیروهای خود اعم از فعال و غیرفعال را برای پیشبرد اهداف خود نیاز دارد. به همین دلیل کلیه سلولهای سرطانی شناخته شده در شریانهای اقتصاد کشور را باید درمان نمود تا دیگر نتوانند فعالیت خود را از سر گرفته و کشور را همانند آنچه هم اینک در جریان است، به سمت صدامیزه شدن یعنی نفت در برابر غذا و دارو که ابزارش را اروپایی ها با نام اینستکس مهیا کرده اند؛ ادامه داده و لوکمی اقتصادی را در حوزه های دانش، سیاست و فرهنگ گسترش دهند.


قاعده اعتداء

قاعده اعتداء یا مقابله به مثل یکی از قواعد مهم فقهی می باشد که برای اثبات مشروعیت آن آیات و روایات گسترده ای وجود دارد.  خداوند در آیه ۱۹۴ سوره مبارکه بقره در این خصوص می فرماید:
الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ ﴿۱۹۴﴾
اين ماه حرام در برابر آن ماه حرام است و [هتك] حرمتها قصاص دارد پس هر كس بر شما تعدى كرد همان گونه كه بر شما تعدى كرده بر او تعدى كنيد و از خدا پروا بداريد و بدانيد كه خدا با تقواپيشگان است (۱۹۴)
و یا در سوره مبارکه حج آیه ۶۰ می می فرماید:
ذَلِكَ وَمَنْ عَاقَبَ بِمِثْلِ مَا عُوقِبَ بِهِ ثُمَّ بُغِيَ عَلَيْهِ لَيَنْصُرَنَّهُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَعَفُوٌّ غَفُورٌ ﴿۶۰﴾
مطلب چنين است، و هر كس به همان مقدار كه به او ستم شده مجازات كند سپس مورد تعدي قرار گيرد خدا او را ياري خواهد كرد خداوند بخشنده و آمرزنده است. (۶۰)
با استناد به این دو آیه و سایر آیات و روایاتی از این دست، اعتداء و مقابله به مثل در برابر اقدامات یهود توسط آمریکا حق مشروع ایران است. با توجه به جمعیت بالای مسلمانان در کشورهای غربی و با توجه به بررسی های اندیشکده های اروپایی مبنی بر به دست گرفتن حکومت ها توسط مسلمانان در اروپا، ضمن اینکه نظریه تبدیل اروپا به سپر دفاعی ایران در برابر آمریکا تقویت می یابد، می توان با استفاده جمعیت مسلمان و شیعه آمریکا، نظام سرمایه داری آمریکا را مبتلا به بیماری جذام اقتصادی نمود.
از طریق بیماری جذام اقتصادی و ترجیحا همراه با جذام سیاسی است که می توان آمریکا را به فروپاشی اقتصادی و سیاسی نزدیک نمود. صرفنظر از احزاب همانگونه که در مطلب  اتمام سلطه آمریکا نیز عنوان شد، می توان با استفاده از حق مشروع مقابله به مثل در آمریکا، این کدخدا را درهم کوبید تا روستائیان بتوانند با قدرت آل علی سعادت دنیوی و اخروی را تجریه و کسب نمایند.


و من الله التوفیق
منتشر شده در تارنمای اندیشکده یاسین در تاریخ ۲۹ مهر ۱۳۹۸

۱۳۹۸ مرداد ۲۶, شنبه

سپاهیان تنگه هرمز در برابر خنثی سازی تنگه هرمز توسط دشمن

بسمه تعالی

تنها حضور نظامی رژیم صهیونیستی باعث فتح عربستان و نابودی اسرائیل خواهد شد


تنگه هرمز

تنگه هرمز آب راهی استراتژیک و ازلحاظ تردد دومین تنگه جهان محسوب می شود. باریک ترین بخش تنگه هرمز ۲۱ مایل دریایی (۲۹ کیلومتر) عرض دارد که از ساحل ایران تا ۱۰.۵ مایل آبهای سرزمینی ایران و ۱۰.۵ مایل باقی مانده جزو آبهای سرزمینی کشور عمان محسوب می شوند. کلیه کشتی ها باید از یکی از این دو قسمت عبور کنند. لذا تامین امنیت آن توسط سپاهیان تنگه هرمز بسیار حائز اهمیت است.
میزان عبور نفت از تنگه هرمز بر اساس آمارهای داده شده ۹۰ درصد نفت ایران، ۹۸ درصد نفت عراق، ۹۹ درصد نفت امارات متحده عربی، ۸۸ درصد نفت عربستان، و تمام نفت کویت و قطر از این آبراه به جهان صادر می شود. علاوه بر این ۵۰ درصد معاملات تجاری کشورهای منطقه با سایر کشورهای جهان نیز از طریق همین آبراه صورت می گیرد.
با توجه به اینکه حدود ۶۸ درصد ذخایر نفت و گاز جهان در خلیج فارس قرار دارد لذا رفت و آمد کشتی های تجاری و نفتکش از این آبراه از اهمیت ویژه ای برخوردار است و هرگونه  اخلال در امنیت این آبراه می تواند به رکود اقتصادی و یا ورشکستگی کشورهای منطقه منجر شود.

اقدام متقابل

پس از تشدید تحریم ها و تحریم نفتی ایران توسط آمریکا و تلاش آمریکا برای به صفر رساندن فروش نفت ایران، دشمن تلاش کرد تا با ارسال پهپاد رادار گریز و جاسوسی گلوبال هاوک آر کیو ۴ توانایی نظامی ایران در حوزه های ساحلی خلیج فارس را شناسایی کند که توسط رادارهای ایران شناسایی و با موشک سوم خرداد منهدم شد. شکار پهپاد آمریکایی توسط نیروی هوافضای سپاه و تهدیدهای پوچ آمریکا و نگرانی های عمیق رژیم صهیونیستی مبنی بر عدم پاسخ آمریکا به این اقدام ایران، جهانیان علی الخصوص اسرائیل به این باور رسیدند که آمریکا توانایی مقابله با ایران را ندارد و این مهم به متحدان آمریکا سپرده شد. در پی اقدامی آزمایشی نفتکش ایرانی در آب های جبل الطارق که زیر نظر انگلیس اداره می شود توسط ناوگان دریایی انگلیس برخلاف قوانین بین المللی توقیف و کلیه خدمه آن بازداشت شدند.
اقتدار
نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اقدامی مشابه و کاملا قانونی در حالیکه نفتکش انگلیسی وارد حریم دریایی ایران شده بود، این کشتی را توقیف کرد و با پایین آوردن پرچم دزدان دریایی (انگلیس) و بالا بردن پرچم مقدس ایران و پخش نوای ملکوتی اذان از بلندگوهای کشتی اقتدار ایران را به نمایش گذاشته و به دشمنان فهماندند که وقتی رئیس جمهور ایران می گوید اگر قرار است نفت ایران صادر نشود هیچ نفتی از منطقه صادر نخواهد شد، همانند صحبت های ترامپ بلوف سیاسی نیست و ایران به حرفی که می زند عمل می کند.
خنثی کردن تنگه هرمز
در پی وقوع این اتفاقات آمریکا و متحدانش دریافتند که نمی توانند از تنگه هرمز بیش از ۴۰ درصد نفت جهان را عبور داده و به کشورهای خود منتقل کنند. از این روی آمریکا مجبور به چاره اندیشی شده و با مذاکره با کشورهایی که این توانایی را دارند ائتلاف امنیت کشتی های تجاری خلیج فارس را تشکیل دهد و به این بهانه از نیروهای نظامی کشورهای دیگر بر علیه ایران استفاده کند تا خود هزینه کمتری در جریان مقابله با ایران پرداخت کند.
تا کنون انگلیس و رژیم صهیونیستی به این ائتلاف پیوستند و کشورهای اروپایی، همچنین ژاپن و استرالیا از پیوستن به این ائتلاف سر باز زده اند. اما با حضور نظامی کشورهای متحد با آمریکا در خلیج فارس و ایجاد درگیری های احتمالی انتقال نفت و گاز و حرکت کشتی های تجاری متوقف خواهد شد و تنگه هرمز رسما بسته خواهد شد و موقعیت استراتژیک خود را از دست خواهد داد.
آمریکا، رژیم صهیونیستی، قبرس و یونان متعهد به تشدید همکاری در زمینه انرژی شدند
بنا به گزارش آسوشیتدپرس مقامات سه کشور یاد شده و رژیم صهیونیستی در روز چهارشنبه ۷ اوت سال جاری در یونان متعهد شدند تا همکاری های خود در زمینه انرژی را تشدید بخشیده و گسترش دهند. به گزارش نشریه آنلاین تایمز اسرائیل در روز پنجشنبه ۸ اوت این ‌« قرارداد گسترش همکاری های انرژی به بهانه آنچه که نقض اصول از سوی ترکیه و اقدامات غیرقانونی این کشور در حوزه انحصار اقتصادی قبرس و نیز در همین مدت اخیر در آبهای قلمرو قبرس » منعقد شده است.
یسرائیل کاتز
یسرائیل کاتز وزیر ترابری رژیم صهیونیستی
همچنین استاینتیز وزیر انرژی اسرائیل گفت خطوط لوله کشی گاز طبیعی مدیترانه شرقی پروژه ای بلند پروازانه است و به ایجاد روابط بهتر منطقه ای کمک خواهد کرد. آنچه که از این سخنان و اقدام تعهد گسترش همکاری در زمینه انرژی برمی آید تلاش آمریکا و اسرائیل برای ایجاد خط لوله انتقال گاز در دریای مدیترانه و به دنبال آن انتقال نفت از اسرائیل به یونان از طریق قبرس می باشد.


خط آهن راه صلح
رژیم صهیونیستی بدلیل باور به خطری که از جانب ایران احساس می کند خواهان حضور در رسمی در جوار ایران می باشد. از همین روی با سفر نتانیاهو به عمان در اکتبر ۲۰۱۸، وزیر حمل و نقل و اطلاعات اسرائیل یسرائیل کاتز در ۵ نوامبر ۲۰۱۸ طرح خط آهن خود را که از حیفا شروع شده و با عبور از اردن، عربستان، امارات در عمان به خلیج فارس می رسد و در حقیقت دریای مدیترانه را به خلیج فارس متصل می کند؛ عنوان نمود. وی پیشتر در آوریل ۲۰۱۷ در حالی این مطلب را در کنگره جهانی و اتحادیه بین المللی حمل و نقل جاده ای – سندیکای حمل و نقل جاده ای کامیون و اتوبوس (ای آر یو) در عمان عنوان کرده بود که در حوزه تخصصی آن کنگره خارج بوده است.
مجوزها
محمد بن سلمان در سفری محرمانه به سرزمین های اشغالی در سال ۲۰۱۷ موافقت خود را با ایجاد این راه آهن اعلام نموده است. علاوه بر این شنیده ها و گزارشها حاکی از آن است که رژیم صهیونیستی قرار است با استفاده از بیماری سلطان قابوس اعلام کند که وی در دیدار با نتانیاهو در اکتبر ۲۰۱۸ موافقت خود با ایجاد این خط آهن را اعلام نموده است و بدلیل ابتلا به بیماری آلزایمر این موافقت را فراموش کرده است. گزارشها حاکی از آن است که امتیاز احداث این خط آهن به شرکت شانگهای اینترنشنال پورت گروپ داده شده است.
هدف از ایجاد این خط آهن ضمن کنترل صادرات و واردات اروپا به منطقه خاورمیانه، خروج نفت از منطقه می باشد که در صورت ایجاد این خط آهن عربستان در کنار صادرات نفت از طریق خلیج عقبه، می تواند نفت خود را از این طریق به اروپا صادر کند.
خلیج عقبه
طرح دور زدن تنگه هرمز در اکانت صدای اسرائیل به فارسی در شبکه اجتماعی فیس بوک
طرح دور زدن تنگه هرمز در اکانت صدای اسرائیل به فارسی در شبکه اجتماعی فیس بوک
رژیم صهیونیستی از طریق خلیج عقبه و بندر ایلات با اردن، عربستان و مصر هم مرز است و وزیر حمل و نقل رژیم صهیونیستی این موقعیت را به عنوان یک بخش مرکزی می شناسد و از اردن به عنوان مرکز ترابری منطقه یاد می کند. در آوریل ۲۰۱۳ اردن و عراق توافقی مبنی بر احداث خط لوله نفت از بصره تا خلیج عقبه به طول ۱۷۰۰ کیلومتر و ارزش ۱۸ میلیارد دلار برای صادرات نفت عراق به بازارهای جهانی به میزان یک میلیون بشکه در روز توافق کردند.
عزمی نالشک مدیرعامل شرکت راه آهن عقبه اردن در گفتگو با خبرگزاری فارس در دی ماه ۱۳۹۶ از قصد عربستان برای صادرات نفت از دریای مدیترانه به اروپا پرده برداشته بود.
هدف
هدف از این برنامه ریزی های بلندمدت برای ایجاد خط آهن و تلاش برای مهم جلوه دادن بندر عقبه در اردن تنها برای کاهش اهمیت تنگه هرمز و در انزوا قرار دادن ایران در زمان تحریم فروش نفت بوده و هست.
اما علت اینکه این طرح تا کنون اجرا نشده است را می توان در امید بستن آمریکا به جریان برانداز داخلی (موسوم به جریانات اصلاح طلب و لیبرال) دانست که با اختلاس و کاهش تولید و افزایش واردات و … در قالب توافقنامه ای معروف به برجام کشور را به سمت نفت در برابر غذا سوق می دهند.
خط آهن جایگزین تنگه هرمز
اما پس از شکست سنگین آمریکا و متحدانش در خلیج فارس و سقوط پهپاد گلوبال هاوک آر کیو ۴ و توقیف نفتکش انگلیسی آمریکا و متحدانش دریافتند که نمی توانند مانع ایران از بستن تنگه هرمز بشوند. از آنجایی که بستن تنگه هرمز و عدم عبور و مرور کشتی های تجاری و نفتی باعث ایجاد بحران انرژی در جهان خواهد شد لذا باید طرح راه آهن به اصلاح صلح رژیم صهیونیستی هرچه سریعتر اجرایی شود و همچنین نفت عراق از طریق اردن به خلیج عقبه و از آنجا از طریق رژیم صهیونیستی و کانال سوئز به اروپا و آمریکا صادر شود.
مادامی که این طرح ها اجرایی نشده و به بهره برداری نرسیده است، هرگونه اقدام و حضور آمریکا و متحدانش را می توان منتفی دانست. چراکه با این اقدام برای خود بحران انرژی تولید کرده و چرخه اقتصادی کشورهای ذی نفع دچار رکود خواهد شد و از حرکت خواهد ایستاد.
برای ایجاد امنیت دریایی در آبهای نیلگون خلیج فارس و ایجاد ثبات در منطقه لازم است تا از ایجاد راه آهن موسوم به صلح جلوگیری کرده و منابع نفتی عربستان و متحدانش در منطقه را مورد هجوم موشک های بالستیک حوثی های یمن نمود.
پاسخ به لجبازی یهود
سپاهیان هرمز این آرزوی یهود را بر باد خواهند داد
سپاهیان هرمز این آرزوی یهود را بر باد خواهند داد
در صورت احداث این خط آهن علیرغم تمام بازدارندگی ها برای ایجاد این خط آهن و نابودی آرامکو و تمامی منابع و ذخایر نفتی سعودی توسط موشکهای بالستیک حوثی ها در یمن؛ در مرحله بعدی با از بین بردن حمل و نقل ریلی توسط نسل جدید موشکهای بالستیکی که به زودی ساخته خواهند شد ان شاءالله، با خاصیت ایجاد حرارت شدید برای تبدیل راه آهن و هرچه اطراف آن است به مواد مذاب به دست جبهه مقاومت یمن، یهود را از عملکرد خود پشیمان خواهیم نمود.
لازم به ذکر است که برای جلوگیری از تحرکات آمریکا در منطقه و همچنین برای مجبور کردن آمریکا برای خروج از خلیج فارس به توان مردمی بیشتری نیاز است.
با تجهیز شیعیان بحرین و عربستان و اتحاد آنان با حوثی های یمن می توان اتحادی قوی در سرزمین وحی در برابر یهود ایجاد نمود. غفلت از شیعیان بحرین و عربستان می تواند هزینه های بسیاری را برای ما به بار آورد. از طرفی با سرمایه گذاری و ایجاد پایگاههای فرهنگی – سیاسی در عمان می توان از نزدیک تحرکات رژیم صهیونیستی و آمریکا در عمان را زیر نظر گرفت و در موقع مقتضی مانع اقداماتشان در خصوص اقدام علیه امنیت ملی ایران شد.

استراتژی

رژیم صهیونیستی و آمریکا باید به این باور برسند که هر کجا هستند زیر ذره بین جمهوری اسلامی ایران هستند و اجازه و توان این را نخواهند یافت که در برابر ارزشهای انسانی و اسلامی ایران قد علم کنند. باید آمریکا و متحدانش به این باور برسند که حضور ناوگان نظامی در خلیج فارس برابر است با فتح عربستان و نابودی اسرائیل.
هرگاه از موضع قدرت با جهانیان روبرو شدیم برنده بودیم و هرگاه صحبت از گفتگو و تعامل کردیم دشمن در صدد نابودی ما برآمد چراکه یهود در مانیفست حکومتش بر جهان که با نام پروتکل های دانشوران صهیون (برنامه صد ساله) از طریق جاسوسان روسیه ربوده و منتشر شده است می نویسد:
حق یعنی زور
به اعتقاد ما (یهودیان) حق یعنی اعمال زور. واژه حق واژه ای ذهنی است که به هیچ وجه جنبه عینیت به خود نمی گیرد. در نظام سیاسی ما (یهودیان) حق اینچنین تعبیر می شود: هر آنچه را که می خواهم به من بده زیرا من از تو قوی ترم. نیازی نیست که ثابت کنم حق از آن کیست. (پروتکل زعمای صهیون، پروتکل شماره یک صفحه ۳)
و من الله التوفیق
منتشر شده در تارنمای اندیشکده یاسین در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۳۹۸

۱۳۹۸ خرداد ۲۹, چهارشنبه

طعمه سه گانه

بسمه تعالی



به گزارش خبرگزاری ها چهار روز پس از حمله به نفتکش ها در دریای عمان، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا دستور اعزام هزار نیروی جدید به خاور میانه را صادر کرد. این درحالیست که بنا به گمانه زنی ها آمریکا حدود پنجاه هزار نیرو در منطقه دارد. این تعداد نیرو در کل خاورمیانه در پایگاههای آمریکا حافظ منافع آمریکا هستند.

دولت آمریکا بعد از تلاش برای به صفر رساندن فروش نفت ایران و برای ادامه صادر شدن نفت منطقه در تلاش است تا با افزایش نیرو در برابر تهدید ایران برای عدم عبور نفت از تنگه هرمز لشکرکشی نماید. اما برای مقابله با ایران تنها لشکرکشی کافی نیست. آمریکائی ها به خوبی می دانند که برای صادرات بی دغدغه نفت از منطقه و عبور کشتی های نفتکش از خلیج فارس باید ایران را درگیر نمایند. و یا به عبارتی دیگر ایران را مشغول نمایند تا بتوانند با خیال راحت به چپاول نفت منطقه بپردازند.

موضع اپوزیسیون در خصوص جزایر سه گانه 
می دانیم که دولت امارات متحده عربی مدتهاست که ادعای جعلی مالکیت بر جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی را دارد. و با توجه به تلاش متحدان آمریکا برای همگامی با آمریکا در تحریم ایران و افزایش صادرات نفت خود؛ این امکان وجود دارد از جزایر سه گانه در جهت منافع آمریکا استفاده استراتژیک بشود. مسعود رجوی در سال ۱۳۷۲ در مصاحبه ای با نشریه مجاهد (هفته نامه داخلی منافقین) جزایر را از آن امارات خواند و گفت « هدف رسیدن به تهران است حال چند وجب از خاک ایران هم نبود، نبود. این مانعی در رسیدن ما به هدف ایجاد نمی کند ». همچنین رضا پهلوی در مصاحبه ای با مدیر مرکز مطالعات ایران وابسته به پادشاهی سعودی نیز سه جزیره را قابل مذاکره خواند و تلویحا به مالکیت امارات بر این جزایر صحه گذاشت.

برنامه احتمالی آمریکا
با در نظر گرفتن نظر اپوزیسیون برانداز خارج از کشور ایران در خصوص جزایر سه گانه؛ در صورتی که آمریکا تصمیمی ابلهانه بگیرد تا ایران را درگیر کند، و در پی آن بتواند با استفاده از ابزار تبلیغاتی کشور را به آشوب بکشاند و اعتراضات صنفی را توسط منافقین تبدیل به اعتراضات حکومتی نموده و کشور را در یک بحرانی عظیم فرو برد؛ با اشغال جزایر سه گانه و اسکان منافقین و بخشی از سلطنت طلبان در این جزایر و به رسمیت شناختن آنان بعنوان یک کشور، برنامه ای که بعد از سقوط اسد قرار بود اجرایی شود را اجرا کنند. در این برنامه از منافقین در شاخه نظامی و عملیاتی استفاده می شود و از سلطنت طلبان بعنوان شاخه سیاسی. این برنامه در آخر تابستان و پائیز ۱۳۹۱ با فرمان تشکیل شورای ملی توسط رضا پهلوی و خروج منافقین از لیست تروریستی آمریکا آغاز شد و تا کنون ادامه دارد. از آنجایی که این دو طیف برانداز با یکدیگر خصومت دارند، نه در کنار هم بلکه به موازات هم حرکت می کنند و از یک منبع تغذیه می شوند.

به رسمیت شناختن حاکمیت منافقین و سلطنت طلبان در جزایر سه گانه و بستن قرارداد همکاری نظامی با آنها این مجوز را به آمریکا می دهد که در صورت حمله ایران به آنان به جهت نابودی اپوزیسیون و پس گرفتن جزایر سه گانه آمریکا از طریق پایگاههای خود که در اطراف ایران احداث کرده است حمله ای گسترده را بر علیه ایران آغاز نماید و همزمان منافقین و سلطنت طلبان به همراه متحدانشان در داخل حکومت که به تحقیق می توان گفت که بخش عمده ای از طیف اصلاح طلب و لیبرال می باشند، با ایجاد اغتشاش و نوعی کودتای نرم کشور را به سمت تجزیه شدن با هدف تامین امنیت یهود سوق می دهند.

برای خنثی سازی این احتمال لازم است که پایگاههای سپاه و ارتش در این سه جزیره به همراه جزایر فارور، فارور کوچک و سیری تقویت شده و در صورتی که این جزایر فاقد پایگاه می باشند، در آنها مراکز نظامی احداث شود و به تمامی امکانات نظامی مجهز گردند.
بدیهی است که با این حرکت احتمال استفاده از این جزایر ژئواستراتژیک برای مجوز دادن به خود برای اقدام نظامی علیه ایران توسط آمریکا را به صفر می رساند.
برای دفاع همه جانبه از کشور باید نه تنها واقعیات، بلکه احتمالات را نیز پیش بینی و برای آن برنامه ای راهبردی و بازدارنده ریخت.

و من الله التوفیق

فروپاشی آمریکا توسط یهود

بسمه تعالی

بی تردید آنچه اینان در آن قرار دارند نابود شده و فاسد است، و آنچه همواره انجام می دهند، باطل و بیهوده است. الأعراف ۱۳۹ 

چندی پیش مستندی از شبکه تلویزیونی بی بی سی فارسی تحت عنوان هایپرنرمالیزاسیون پخش شد که فروپاشی آمریکا را پیش بینی می کرد. همانطور که در مطلب هایپرنرمالیزاسیون فروپاشی از درون عنوان شد، زمانیکه جامعه ای از قوانین و عرف خود اشباع شد، فروپاشی آن جامعه حتمی خواهد بود. اشباع جامعه از آنچه عرف و قانون و هنجار در یک کشور تعریف می شود، افراد آن جامعه را دچار انحطاط و اعتراض می کند و باعث خواهد شد که جامعه به آنچه که خلاف عرف و ناهنجار شناخته می شود روی آورد، برای مثال می توان از همجنسگرایی و ترویج این عمل شنیع در جامعه نام برد.
دولتمردان آمریکایی در حالی از نرمال سازی ایران سخن به میان می آورند که جامعه خود به دلیل اشباع شدن رو به زوال و فروپاشی است. اشباع هنجارهای جامعه آمریکا به گونه ای باعث تخریب آن جامعه شده است که هر لحظه باید منتظر فروپاشی آن باشیم. رفتارهایی که در آمریکا بعنوان هنجار تعریف شده اند و اشباع جامعه آمریکا از آنها باعث گرایش جامعه به ناهنجارها شده و فروپاشی جامعه آمریکا را میسر و تسریع می کند عبارت اند از:
۱- مسائل جنسی و آزادی های جنسی که تبدیل به همجنسگرایی می شود.
۲- اعتلا و احترام به زن در مسیحیت و تبدیل شدن زن به کالا و وسیله بهره کشی جنسی و تبلیغاتی در جامعه آمریکا
۳- حکومت خدا به انسان و سپس حکومت انسان به انسان و تبدیل آن به حکومت پول به انسان توسط حکمرانی بانکها
۴- ازدواج به عنوان امری شرعی و عرفی در جامعه مسیحی آمریکا و تبدیل آن به ازدواج سفید و بالا رفتن آمار حرامزادگی
۵- از کمک به همنوع و انفاق تا ایجاد فاصله طبقاتی و پیدایش پدیده نامبارک بی خانمانها
۶- از جنگ برای استقلال آمریکا تا ایجاد هرج و مرج و کشتار در مدارس توسط نوجوانان به دلیل عدم کنترل خرید و فروش سلاح

با توجه به مسائل گفته شده که تنها بخشی از علل فروپاشی جامعه آمریکاست، می توان به عمق فاجعه انسانی در این کشور پی برد. اما چگونه ملتی که جزو معتقدترین مردم به پروردگار یکتا هستند و برای ظهور حضرت مسیح علیه السلام در آخرالزمان شبانه روز دعا می کنند به چنین مسائلی گرفتار شده اند.
همانگونه که بارها از منابع مختلف عنوان شد یهود خود را قوم و نژاد برتر و برگزیده خداوند می داند. از همین روست که داعیه حکومت جهانی و حکمرانی بر نفوس و اذهان را دارد. زعمای یهود در سال ۱۸۹۷ میلادی طی کنفرانسی که در شهر بال سوئیس برگزار شد، تصمیمات و فرمولهایی که از سوی جمعی از متفکران، استراتژیست ها و خاخام های یهودی به منظور تسخیر عالم طراحی شده بود را به جهت تصمیم گیری نهایی به بحث و بررسی گذاشتند. بر اساس این پروتکل ها یهودیان با یک برنامه صد ساله بر جهان استیلا خواهند یافت و سلطنتی یهودی - داوودی برقرار خواهند کرد. یک نسخه از مجموعه این پروتکلها در کنفرانس یاد شده به دست پلیس مخفی تزار روس افتاد و به روسیه منتقل شد و در سال ۱۹۰۵  توسط یکی از روحانیون مسیحی روس از عبری به روسی و سپس در سال ۱۹۱۷ به انگلیسی ترجمه شد. پس از این مقدمه می پردازیم به روش های یهود برای فروپاشی جوامع به جهت برقراری حکومت خود می پردازیم. از آنجایی که جامعه آمریکا توسط یهود اداره می شود و مبنای حکومت یهود پروتکل زعمای صهیون می باشد لذا با استناد به این پروتکل ها به علل فروپاشی جامعه آمریکا می پردازیم.

در پروتکل شماره یک می خوانیم:
« اعتیاد به الكل و افراط در نوشیدن نوشابه ھاى سكرآور، مشكلى است كه پس از اعطاى آزادى در میان غیريھوديھا رواج پیدا مى كند. مردم غیريھودى از ھمان آغاز جوانى به وسیله عوامل ما بى بندوبار و بدون اخلاق بار مى آيند. به كمك زنان يھودى مردان غیريھودى را در عشرتكده ھا و محلھاى عیاشى به فساد اخلاقى مى كشانیم و آنھا را از جاده عفت و پاكدامنى منحرف مى سازيم. من اين جامعه را كه به دست زنھا به فساد كشانده مى شود، جامعه زنان نام مى نھم زيرا در فساد و تجمل پرستى دنباله رو ديگرانند. »
امروزه با درگیر کردن جامعه آمریکا با مقوله های اعتیاد به الکل، بی بندوباری و فساد اخلاقی را رواج داده تا جایی که مقوله شنیعی همانند همجنسبازی را در کشورهای تحت سلطه خود قانونی کرده است و در این کشورها افراد همجنسباز می توانند بطور قانونی ازدواج کنند. رواج مشروبات الکلی در این کشورها باعث ازدیاد مرگ و میر براثر مصرف نوشیدنیهای الکلی شده و از این طریق جامعه غیر یهود کاهش می یابد و یا به این امور مشغول خواهد شد.

« اگر آزادى بر خداپرستى مبتنى باشد، با برآورى، انسان دوستى و برابرى پیوندى داشته، براى جامعه بى زيان باشد، به رفاه عمومى لطمه اى وارد نسازد و در اقتصاد ھم جائى براى خود پیدا كند، بر ما لازم است كه ھم احترام به آزادى و ھم اعتقاد به خدا را در میان مردم غیريھودى از بین ببريم. و نیازھاى مادى را جايگزين اينگونه اعتقادات سازيم. براى آنكه بتوانیم قدرت انديشیدن را از مردم غیر صھیونیست سلب كنیم، بايد فكر آنھا را متوجه صنعت و تجارت كنیم. سرگرم شدن آنھا به
داد و ستد و انديشیدن به منفعت، باعث مى شود كه دشمن مشتركشان را فراموش كنند. » - پروتکل شماره ۴ -  یهود با ادغام فساد و اقتصاد در پروتکل شماره پنج می نویسد:  « در جوامعى كه فساد ھمه جا را فرا مى گیرد، جمع آورى ثروت تنھا از طريق تقلب و نادرستى امكان پذير مى گردد » صهیونیست ها با رواج فساد در آمریکا و قراردادن ثروت در دستان افرادی مفسد اقتصاد جامعه را رو به نابودی می کشانند. حال می توان علت بدهی آمریکا را که تا این لحظه که این مطلب نوشته می شود بیش از ۲۲ میلیارد دلار است را توضیح داد.


شاید بارها از خود پرسیده باشید که چرا در آمریکا که کشوری صنعتی و ابرقدرت جهان است ما شاهد بی خانمانها و افراد فقیر هستیم و بر تعدادشان روز به روز افزوده می شود؟ در پاسخ به این سوال در پروتکل شماره چهار می خوانیم « افزايش روز افزون رقابت بمنظور پیش افتادن در زندگى از سوئى، ونابسامانیھاى اقتصادى از سوى ديگر، مردم را سرخورده و افسرده مى كند » لذا افرادی که توان رقابت در این نابسامانی های اقتصادی را ندارند و یا در این رقابت ها بازنده می شوند همه چیز خود را از دست داده و رقبای آنها دیگر اجازه برخواستن به آنها را نخواهند داد از این روست که بر تعداد افراد بی خانمان افزوده می شود.

همانند دین مبین اسلام در مسیحیت نیز انفاق و کمک به همنوع سفارش شده است. بعنوان مثال در غلاطیان آیه ۹-۱۰  پولس می نویسد: « ای برادران ،از انجام کار نیک خسته نشویم زیرا به‌زودی پاداش خود را درو خواهیم کرد به شرطی که دست از کار نکشیم.» و یا در انجیل لوقا در ۱۰-۲۷ می خوانیم: «خداوندْ خدای خود را با تمامی دل و با تمامی جان و با تمامی قوّت و با تمامی فکر خود محبت نما“؛ و ”همسایه‌ات را همچون خویشتن محبت کن.» همچنین در تورات در این خصوص می خوانیم: از فقیر و مستمند هیچ سودی نگیرید. «اگر نقدی به فقیری از قوم من که همسایۀ تو باشد قرض دادی مثل رباخوار با او رفتار مکن و هیچ سود بر او مگذار» (خروج ۲۲:‏۲۵).‏ حاصل میوۀ هفتمین سال زمین برای فقراست. «و شش سال مزرعۀ خود را بکار و محصولش را جمع کن لیکن در هفتمین سال آن را بگذار و ترک کن تا فقیران قوم تو از آن بخورند و آنچه از ایشان باقی ماند حیوانات صحرا بخورند همچنین با تاکستان و درختان زیتون خود عمل نما» (خروج ۲۳:‏۱۰).‏ در برداشت مزرعه‌ها سهم فقرا را فراموش نباید کرد. «و تاکستان خود را دانه‌چینی منما و خوشه‌های ریخته‌شدۀ تاکستان را برمچین، آن‌ها را برای غریب و فقیر بگذار، من یهوه خدای شما هستم» (لاویان ۱۹:‏۱۰). ‏ عدالت را از نیازمند دریغ مدار. «بر بیوه‌زن یا یتیم ظلم مکنید و هرگاه بر او ظلم کردی و او نزد من فریاد برآورد البته فریاد او را مستجاب خواهم فرمود و خشم من مشتعل شود و شما را به شمشیر خواهم کشت و زنان‌ شما بیوه شوند و پسران شما یتیم» (خروج ۲۲:‏۲۲-‏۲۴).

همانگونه که گفته شد در تمامی ادیان به کمک به همنوع سفارش شده است اما مجریان پروتکل های صهیون در پروتکل شماره یک می گوید: « به اعتقاد ما حق يعنى اعمال زور. واژه حق واژه اى ذھنى است كه به ھیچ وجه جنبه عینیت به خود نمى گیرد. در نظام سیاسى ما حق اين چنین تعبیر مى شود: ھر آنچه را كه مى خواھم به من بده زيرا من از تو قوى ترم. نیازى نیست كه ثابت كنم حق از آن كیست. » بدین گونه است که یهود برای غارت اموال عمومی از طریق بانکها در پوشش ربا قوانین مخصوص به خود را به اجرا می گذارد. از این روست که شمار افراد بی خانمان در آمریکا رو به افزایش است و روز به روز بر تعداد آنها نیز افزوده می شود. لازم به یادآوریست که بی خانمانی و اعتیاد به مواد مخدر و الکل علت و معلول یکدیگر هستند و در جامعه ای که از ربا اشباع شده و کنترل جامعه توسط بانکها صورت گیرد، افراد مستاصل و درمانده از پرداخت اقساط یا هزینه های سنگین بانکها به ناچار تن به بیخانمانی می دهند.
 در همین زمینه خداوند در قرآن شریف در سوره مبارکه النساء آیه ۱۶۱ می فرماید: وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴿۱۶۱﴾ و هم بدین جهت که ربا می‌گرفتند، در صورتی که از ربا خوردن نهی شده بودند، و هم از آن رو که اموال مردم را به باطل می‌خوردند. و ما برای کافران آنها عذابی دردناک مهیا ساخته‌ایم. (۱۶۱)
کلامی از قرآن مجید در خصوص یهودیان و فروپاشی آمریکا:
سوره المائده آیه ۸۲
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا وَلَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ قَالُوا إِنَّا نَصَارَى ذَلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسِينَ وَرُهْبَانًا وَأَنَّهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ ﴿۸۲﴾
مسلما يهوديان و كسانى را كه شرك ورزيده‏ اند دشمن‏ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت و قطعا كسانى را كه گفتند ما نصرانى هستيم نزديكترين مردم در دوستى با مؤمنان خواهى يافت زيرا برخى از آنان دانشمندان و رهبانانى‏ اند كه تكبر نمى ‏ورزند (۸۲)
سوره مبارکه الحج آیه ۴۵
فَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَى عُرُوشِهَا وَبِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَشِيدٍ ﴿۴۵﴾
و چه بسیار شهرها را در حالی که اهلش ستمکار بودند، هلاک کردیم، پس [به سبب نزول عذاب سقف های خانه هایشان خراب شده و دیوارهایشان بر] سقف ها فرو ریخته است و [چه بسیار] چاه های پر آب [که به سبب نابود شدن مالکانش] متروک افتاده و کاخ ها و قصرهای برافراشته [ومحکمی که بی ساکن و بی صاحب مانده است.] (۴۵)
سوره مبارکه الإسراء آبه ۵۸
وَإِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلَّا نَحْنُ مُهْلِكُوهَا قَبْلَ يَوْمِ الْقِيَامَةِ أَوْ مُعَذِّبُوهَا عَذَابًا شَدِيدًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا ﴿۵۸﴾
هیچ شهری [از شهرهای یاغیان و مفسدان] نیست مگر آنکه آن را پیش از قیامت [به عذاب] نابود می کنیم یا به عذابی سخت دچار می سازیم. انجام این کار در کتاب [لوح محفوظ] نگاشته شده است. (۵۸)

یهود که در فروپاشی جامعه آمریکا موفق بوده و کشور آمریکا پیرو این فروپاشی اجتماعی به زودی درهم خواهد شکست؛ هم اکنون تصمیم به فروپاشی ایران با مدل آمریکایی گرفته است چرا که ایران تنها کشوری است که از مدل آمریکایی دوران طاغوت عبور کرده است به تمدن اصیل ایرانی - اسلامی روی آورده است. در صورت مقاومت در دو جبهه بین المللی و داخلی (در برابر لیبرالیسم و اصلاح طلبان و تمامی افراد درون نظام که به ولایت ولی امر مسلمین حضرت امام خامنه ای حفظه الله اعتقاد ندارند و امام روح الله (ره) را مطابق میل خویش تفسیر می کنند.) ادامه پیدا کند و اقتصاد مقاومتی در معنای کلمه تحقق یابد و در تمامی زمینه ها خودکفا بشویم، به حول و قوه الهی شاهد فروپاشی آمریکا از درون و تجزیه این کشور خواهیم بود. ان شاءالله
و من الله التوفیق

منتشر شده در تارنمای اندیشکده یاسین در تاریخ دوشنبه ۲۷ خرداد ۹۷

۱۳۹۸ خرداد ۱۹, یکشنبه

هایپر نرمالیزاسیون برنامه فروپاشی از درون

بسمه تعالی

از آن هنگام که رئیس جمهور آمریکا به طور یکجانبه از برجام خارج شد و تحریمها بر علیه ایران را تشدید کرد تا کنون، هم وی و هم مایک پمپئو وزیر امور خارجه اش و هم برایان هوک مسئول کارگروه ایران در وزارت خارجه آمریکا  ضمن حمایت از اپوزیسیون برانداز، همواره از تلاش برای تغییر رفتار ایران و نرمالیزاسیون ایران سخن گفته اند. مایک پمپئو در چندین توییت صحبت از تلاش برای نرمال کردن رفتار ایران و تبدیل ایران به کشوری نرمال می کند. هدف اصلی آمریکا از این اقدامات
اول: کشاندن ایران پشت مرزهای خود و برداشتن شمشیرهای داموکلسی است که ایران بر گردن رژیم صهیونیستی قرارداده است.
دوم: کشاندن ایران به پای مذاکره با هدف رصد و شناسایی توان نظامی – امنیتی ایران برای رفتاری مشابه آنچه در لیبی اتفاق افتاد
سوم: تلاش برای به رسمیت شناختن اسرائیل توسط ایران و اشغال نوار غزه و کرانه باختری و همچنین گسترش مناطق اشغالی تا تحقق آرمان یهود ( از نیل تا فرات سرزمین یهود).
چهارم: تجهیز منافقین و سلطنت طلبان به جهت آشوبهای خیابانی و راه اندازی جنگ داخلی توسط این دو طیف تجزیه طلب و همچنین سایر تجزیه طلبانی همچون حزب تضامن الاحوازی و جیش العدل (شاخه داعش در سیستان و بلوچستان)
پنجم: سلطه جهانی و ایجاد نظم نوین جهانی توسط یهود و آماده سازی جهان برای حکومت مطلق یهود. بنا به گفته کیسینجر ایران این موازنه را بهم زده است. و ایران و روسیه تنها کشورهای منطقه هستند که آمریکا در آنها پایگاه ندارد.
در تعریف نرمالیزاسیون آمده است در جوامع بدوی که فاقد فرهنگ، قانون، علم و هنجار هستند با تولید این فاکتورها آن جامعه ها را تبدیل به جوامع امروزی کرده و در حقیقت آن جوامع بدوی تبدیل به جامعه ای نرمال می شوند. هنگامی که جامعه از رویکرد طبیعی و غریزی خود عبور کرد و نرمال شد؛ با گذشت زمان از این فاکتورها اشباع شده و دیگر جامعه را اغناء و ارضاء نمی کند، در چنین حالتی جامعه از مرحله نرمال به هایپر نرمال خواهد رفت و فرو خواهد پاشید. به چنین جامعه ای هایپر نرمالیزاسیون می گویند.
جامعه ای که از نرمال به هایپر نرمال تبدیل شود فروپاشی آن قطعی خواهد بود، لذا آمریکا با علم به این موضوع و با بیان غیر مستقیم بدوی بودن و بی فرهنگ بودن ایران سعی دارد از طریق عوامل خود مسائلی هدفمند را مطرح و عنوان قانون یا هنجار به آن بدهد همانند جریان کنسرت و یا با سرمایه گذاری در جریانهای مختلف به زعم آمریکا نرمال سازی ایران همانند جریان ضد حجاب، انتشار تک خوانی های زنان همانند تکخوانی نگار معظم در روستای تاریخی ابیانه، و یا اعتصابات و یا تجمعات اعتراضی در حوزه اقتصادی در تلاش است تا جامعه ایران را به بهانه نرمال سازی از این مسائل اشباع کند و جامعه را به سمت قرار گرفتن در برابر حکومت سوق دهد.
از طرفی دشمن با استفاده از فضای سایبر و رسانه های دیداری و شنیداری به دنبال فروپاشی ذهنی آن بخشی از جامعه است که از نظام اسلامی و از انقلاب حمایت می کنند و دغدغه اسلام و ایران را دارند، می باشد. چرا که با فروپاشی ذهنی، فروپاشی فیزیکی به راحتی امکان پذیر خواهد بود. یکی از این روش ها ایجاد ترس می باشد. قتل دو روحانی بیگناه را می توان در این روش تعریف نمود. و دیگری مسئله اختلاس ها می باشد که اعتماد مردم علی الخصوص نیروهای حامی ولایت را به مسئولان و کارگزاران نظام سلب می کند. ضمن اینکه با تنگ کردن معیشت مردم و مقصر جلوه دادن حکومت  توسط برخی عوامل نفوذی دشمن از یک طرف و تبلیغات دوران طاغوت توسط برخی رسانه های فارسی زبان معاند همانند  تلویزیون من و تو، ساماندهی اعتراضات اقتصادی و معیشتی همانند آنچه در دی ۹۶ مشاهده شد تلاش می شود تا اصل انقلاب و اهداف انقلاب در برابر معیشت و اقتصاد قرار گیرد تا از این طریق بدنه جامعه نسبت به انقلاب و اهداف و آرمانهای آن بدبین شده و اذهان به سمت دشمنی با نظام و انقلاب سوق داده شود
با توجه به تحریمهای اقتصادی و حمایت از اپوزیسیون و سرمایه گذاری روی نرمالیزاسیون از نوع دشمن پسند، آمریکا در حال حاضر استراتژي فشار از بیرون، فروپاشی از درون را اجرا می کند. در این استراتژی تلاش می شود تا فروپاشی از درون از طریق هایپرنرمالیزاسیون صورت پذیرد و فشار از بیرون از طریق تحریمهای اقتصادی و رساندن فروش نفت ایران به صفر آنچه که مد نظر آمریکا است می باشد با هدف اصلی به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی توسط ایران.
با وجود اینکه وزیر خارجه آمریکا رسما اعلام کرده است که هدف از نرمالیزاسیون ایران، نرمالیزه کردن رفتار سیاسی ایران می باشد اما در عمل می بینیم که نرمالیزه کردن جامعه ایران و رساندن این نرمالیزه کردن به مرحله اشباع با هدف فروپاشی جامعه ایرانی – اسلامی مدتهاست که شروع شده است. به تحقیق می توان گفت که این مسئله از ابتدای دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی با شروع اشرافی گری آغاز شد و امروز به اعتراض به قانون حجاب و سوء قصد به روحانیون رسیده است. بدیهیست زمانیکه جامعه از این اعتراضات و خشونت ها اشباع شود جامعه ضمن فروپاشی وارد فاز هرج و مرج شده و سر و سامان دادن به این جامعه بسیار مشکل خواهد بود. لذا برای جلوگیری از تلاش آمریکا برای فروپاشی جامعه ایران لازم است تا ضمن اخلال در روند ارسال امواج ماهواره ای شبکه های تلویزیونی مؤثر همانند من و تو، صدای آمریکا و بی بی سی و در بخش مذهبی شبکه های شیعه انگلیسی و وهابی، با نفوذ در این شبکه ها برنامه های راهبردی آنها را در جهت منافع کشور به تدریج تغییر داد. همچنین با حضور مؤثر و مداوم نیروهای سایبری در شبکه های مجازی ضمن ایجاد شبهه در اقدامات عوامل تاثیرگذار دشمن همانند معصومه علی نژاد، با کنترل این افراد و تهیه موضوع برای آنان استراتژی آنان را از تلاش برای فروپاشی به تلاش برای بسط و گسترش فرهنگ ایرانی اسلامی تغییر داد. در صورت عدم موفقیت در این خصوص می توان حذف فیزیکی – به گونه ای که بتوان به اختلافات داخلی اپوزیسیون استدلال نمود – را نیز در دستور کار قرار داد.
نکته ای که از آن نباید غافل شد، احزاب و گروهها و دسته های معاندی هستند که بعنوان پیاده نظام و یا ارتش یهود بر علیه ایران در فضای سایبری و حقیقی فعالیت می کنند. برای پیشگیری از برنامه های احتمالی آینده لازم است که تمامی این احزاب و گروهها همانند سازمان مجاهدین خلق، حزب مشروطه، حزب سلطنت طلب ملی گرایان مردم گرا و یا شورای تجزیه طلب دموکراسی خواهان ایران کنترل شده در خدمت اهداف نظام قرار گیرند و یا از صحنه مبارزات سیاسی علیه جمهوری اسلامی ایران حذف شوند. چراکه این گروهها و دسته ها اگرچه به ظاهر توان اثرگذاری در جامعه را ندارند اما در فضای مجازی می توانند تشکیک به مسائل نظام را در جامعه رواج دهند و فروپاشی مد نظر دشمن را تسریع بخشند.
باید به این نکته توجه داشت که بازی های برد برد تنها باخت ایران را رقم خواهد زد چراکه طرف مقابل به دستورالعمل بازی بی اعتنا می باشد. لذا برای برد قطعی و صد در صد باید بازی برد باخت باشد. به تحقیق برای رساندن پرچم انقلاب به دست صاحب اصلیش، ضمن مقاومت و حفظ روحیه شهادت طلبی با طراحی بازی های برد باخت، ضمن تضمین برد خود باخت دشمن را باید طوری رقم بزنیم که برای احیای خود نیازمند به ما باشد.
برای جلوگیری از ورود به هایپرنرمالسیزاسیون و فروپاشی جامعه و متعاقب آن ایران اسلامی دشمن شناسی و رصد تحرکات دشمن و سربازانش را به حداکثر ممکن برسانیم. ان شاءالله
و من الله التوفیق
منتشر شده در تارنمای اندیشکده یاسین در تاریخ ۱۴ خرداد ۱۳۹۸

دفاع بد، شکست سخت

بسمه تعالی

چندی پیش ناو هواپیمابر یو اس اس آبراهام لینکلن به بهانه آنچه آمریکا آنرا مقابله با تهدیدات ایران عنوان نموده است، راهی خلیج فارس شده است. آنچه که آمریکا در این میان اعلام نکرده است نوع تهدیداتی است که بیان می کند. پاتریک شاناهان سرپرست وزارت دفاع آمریکا در روز دوشنبه ۱۶ اردبیهشت در توییتی نوشت: اعزام ناو هواپیمابر و یک نیروی واکنش سریع هوایی به حوزه مسئولیت سنتکام (فرماندهی مرکزی آمریکا) که با تایید من انجام شد، به منظور جابجایی احتیاط آمیز سرمایه های ما در واکنش به نشانه هایی از تهدید قابل اعتنای نیروهای نظامی رژیم ایران است. وی همچنین نوشت ما رژیم ایران را مسئول هر نوع حمله به نیروهای آمریکایی یا منافع خود می دانیم.
همانگونه که از این توییت استنباط می شود اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن تنها جنبه پیشگیرانه دارد و در پی تهدید به عدم صادرات نفت منطقه به خلیج فارس اعزام شده است. اما برخلاف هدف اصلی اعزام ناو، آنچه در ایران و در جامعه بین المللی عنوان می شود مسئله جنگ بین ایران و آمریکا در منطقه می باشد. انتشار و دامن زدن به مسئله جنگ تنها به نفع غرب و عوامل داخلی آنها می باشد. تلاش برای تحت فشار گذاشتن ایران برای پذیرفتن مذاکراتی که حجت الاسلام روحانی در سال ۹۴ تحت عنوان برجام ۲ و ۳ عنوان کرده بود از طریق سایه جنگ که توسط خود وی عنوان شد به منظور خلع سلاح ایران و اجرای ترکیبی از برنامه هایی که برای صدام حسین و معمر قذافی اجرا شد؛ از جمله اهداف سیاسی حضور این ناو در آبهای خلیج فارس می باشد. از طرفی جان بولتن مشاور امنیت ملی ترامپ با تهدیدات مستقیم ضمن ایجاد ترس در میان اصلاح طلبان و غربگرایانی همچون دولتمردان ایران، جیبهای خود را با دلارهای سعودی که توسط منافقین پرداخت می شود را پرتر می کند.
در تعریف دفاع بد می خوانیم: برای نابودی یک حقیقت، دفاع بد از حمله کردن خوب به آن بهتر است. دفاع بد از یک حقیقت گاه آگاهانه و از سر عناد است و گاه ناآگاهانه و صرفنظر از عواقب آن تنها برای پیش برد مقطعی اهداف می باشد. برای دفاع بد آگاهانه می توان از فرقه شیرازی در خصوص دفاع از شیعه نام برد و در خصوص دفاع بد ناآگاهانه می توان از دفاع آمریکا از عربستان و تجارت نفت با اعراب نام برد.
حال سوالی که مطرح می شود این است که چرا اقدامات آمریکا در خلیج فارس دفاع بد است؟
اعراب شبه جزیره از دیر باز با ایران دشمنی و خصومتی توصیف ناشدنی دارند و از هیچ حرکتی در این خصوص کوتاهی نمی کنند، حتی در زمین ورزش. لذا از دیدگاه اعراب کلیه اقدامات دفاعی ایران اقدام علیه امنیت خود محسوب می شود و از آنجایی که دولت آمریکا بر پایه سرمایه و پول اداره می شود، اعراب توانسته اند با بستن قراردادهای کلان با آمریکا در حوزه های نفتی و با استفاده از دشمنی ایران و آمریکا، آنان را متقاعد کنند که باید از سرمایه خود دفاع نموده و پس از فروش نفت فروشنده امنیت نفت را تضمین نخواهد کرد. از طرفی آمریکا با انعقاد تحریمهای متعدد نفتی در تلاش است تا فروش نفت ایران را به صفر برساند و ابتدا ایران را صدامیزه کند ( پروژه نفت در برابر غذا که اروپا مسئولیت اجرای راههای تبادل را به عهده دارد ) و سپس با استفاده از الگوی لیبی و با بازدید و رصد توان نظامی کشور و تولید ادوات خنثی کننده تولیدات ایران، با اقدام نظامی ضمن سرنگون کردن حکومت مرکزی، ایران را تجزیه و در بین کشورهای تازه تاسیس جنگ های فرسایشی ایجاد کنند. لازم به ذکر است که تمامی این اقدامات فقط و فقط برای حفظ منافع آمریکا و امنیت اسرائیل می باشد. به عبارتی دیگر برای حفظ منافع و امنیت یهود می باشد. اعراب شبه جزیره با علم به این موضوع و با نزدیک نمودن خود به اسرائیل در تلاش هستند تا برای خود مدافعان امنیتی و متحدان قدرتمند خریداری کنند اما غافلند از اینکه آمریکا قصد دارد عربستان و امارات را تبدیل به قبرستان موشکهای ایران کند. بدیهی است که با تهدید ایران مبنی بر اینکه اگر ایران نفتی صادر نکند هیچ نفتی از منطقه صادر نمی شود، آمریکا برای حفظ منافع خود دست به اقداماتی خواهد زد و از آنجایی که برای آمریکا و سیاست آنها فقط لحظه مهم است، لذا با دفاع بد و با استناد به راهبرد زدن سر دشمن با سنگ دشمن تلاش می کنند تا دو قطب شیعی و سنی در جهان اسلام را با هم درگیر کند. استفاده ای که آمریکا و اسرائیل از این درگیری خواهند برد اول فروش سلاح به اعراب است، دوم اجرای سیاست نفت در برابر سلاح. با این روش هیچ پولی رد و بدل نخواهد شد و اعراب را با کاهش نقدینگی مواجه خواهد نمود. سوم غرب که نتوانست با مذاکره جلو تولیدات نظامی و موشکی ایران را بگیرد، تقابل ایران با عربستان که تنها از راه هوا ممکن است باعث خواهد شد که ایران از موشکهای خود استفاده نماید و بدینگونه انبارهای موشکی ایران شناسایی و تخلیه می شوند. چهارم با عملیات در شهرهای مقدس مکه و مدینه و نسبت دادن آن به ایران مسلمانان جهان را بر علیه ایران متحد کنند تا تعداد بیشتری از مسلمانان در این جنگ کشته بشوند.
علیرغم اعلام جنبه پیشگیرانه اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن به خلیج فارس، در کنفرانس ورشو آمریکا و اسرائیل تلاش کردند تا اعراب را برای جنگ با ایران متقاعد کنند. می توان گفت که جنگ اعراب با ایران دفاع از اسرائیل است. اما دفاعی بد.
عربستان با ایران مرز زمینی ندارد. از سمت غرب با عراق و در جنوب شرقی با یمن هم مرز است. با استناد به صحبت های امام مسلمین جهان حضرت امام خامنه ای حفظه الله در روز اول فروردین در جوار حرم رضوی که فرمودند عربستان به زودی به دست مجاهدان اسلام فتح خواهد شد؛ در صورت هرگونه اقدام علیه ایران توسط آمریکا از خاک عربستان و یا هرگونه اقدامی علیه ایران توسط کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، به سقوط حکومت آل سعود در عربستان و احتمالا آل نهیان و آل خلیفه در امارات و بحرین خواهد شد.
در صورت درگیری نظامی بین ایران و آمریکا، ناوهایی که در خلیج فارس حضور دارند توسط موشکهای ایران غرق خواهند شد. این امکان وجود دارد که آمریکا از پایگاههای خود در پاکستان، افغانستان، آذربایجان، عراق و کشورهای حوزه خلیج فارس برای اقدام علیه ایران استفاده کند که این خود علنا اعلان جنگ آن کشور به ایران می باشد.
آنچه که صد در صد به نفع ایران خواهد بود حمله نظامی مستقیم عربستان و یا استفاده آمریکا از پایگاههای خود در این کشور علیه ایران است. در این صورت ما می توانیم از طریق مرزهای زمینی که عربستان با عراق و یمن دارد حمله زمینی گسترده ای را انجام دهیم، ضمن اینکه این نیروها با موشکهای نقطه زن پشتیبانی می شوند. فاصله از مرز عراق تا ریاض ۱۱۷۹٬۷۱ کیلومتر و فاصله صنعا پایتخت یمن تا ریاض ۱۰۶۸٬۳۶ کیلومتر است. با ورود نیروهای شیعه عراق و از مرز های شمال غربی و نیروهای حوثی از جنوب شرقی و مسلح نمودن و تجهیز شیعیان عربستان و همراه کردن آنان می توان به فتح عربستان و سقوط آل سعود دست یافت. ضمن اینکه آمریکا و متحدانش هیچگاه نخواهند توانست با این حرکت مقابله کنند. از آنجایی که عربستان نیروی نظامی منسجمی ندارد لذا برای پشتیبانی نیروهای شیعی می توان پایگاه های نظامی آمریکا در کشورهای عربستان، بحرین، امارات، کویت، قطر و عراق را هدف قرار داد. این اقدام می تواند هم زمان با نابودی ناوهای هواپیما بر آمریکا در منطقه صورت پذیرد.
از آنجایی که بخشی از نفت آل سعود از طریق خط لوله و از بندر عقبه صادر می شود، می توان این بندر را توسط شیعیان عربستان و حوثی های یمن در اختیار گرفت. لازم به ذکر است که کشورهای اردن، عربستان، مصر و اسرائیل در خلیج عقبه دارای مرز مشترک هستند. علیرغم آنچه که آمریکا می گوید که به دنبال جنگ نیست، اما رفتار و عملکرد آنان بیانگر این مسئله است که آمریکا دیگر راه بازگشت از این جریان را ندارد و باید تا انتهای مسیر به آن ادامه دهد. هم زمانی این تهدیدات با میهمانی افطاری جنجالی در سفارت انگلیس و ملاقات های دوستانه فرقه شیرازی با سفیر آمریکا در کویت حاکی از تغییر مقطعی استراتژی آمریکا در قبال ایران است. برای عدم اقدام علیه منافع آمریکا و متحدانش در منطقه، آمریکا نیاز به یک جنجال و فتنه درونی در ایران دارد. همراهی جناح لیبرال حاکم بر دولت به طور اعم و میهمانان سفارت انگلیس به طور اخص با فرقه تکفیری شیرازی می تواند راه را برای اقدامات آمریکا علیه ایران و نیروگاههای هسته ای هموار کند.
فتح عربستان به دست مجاهدان مسلمان در دسترس است اما در عین حال نباید از فتنه داخل غافل شد. فتنه ای که  معروف به فتنه ۹۸ است از حوزه و دولت آغاز می شود و به خیابانها کشانده خواهد شد. برای جلوگیری از فتنه ۹۸ضمن محدود کردن فرقه شیرازی و دستگیری و حصر عوامل ارشد تشیع انگلیسی همانند آنجه در اوایل انقلاب بر آیت الله  شریعتمداری گذشت، و همچنین شناسایی، رصد و شنود میهمانان افطار انگلیسی می توان از وقوع این فتنه  جلوگیری نمود. لازم به ذکر است که فرمان خروج برخی دیپلماتهای آمریکایی از سفارت آمریکا در عراق حاکی از برنامه ریزی بلند مدت آمریکا برای اقدام علیه ایران دارد. اگرچه امام مسلمین فرمودند که جنگی در نخواهد گرفت اما حضور ناو هواپیمابر آمریکا که در حمایت از کشتی های نفت کش سعودی و اماراتی راهی منطقه شده است می تواند دلگرمی برای جبهه برانداز داخلی باشد که به همراه جریان مذهبی فرقه شیرازی در صدد حذف ولایت فقیه و جمهوری اسلامی و در نهایت تجزیه ایران هستند.
همراهی دولت تدبیر و امید با استراتژی های آمریکا برای نابودی اقتصاد کشور و برخورد از موضع ضعف و فقر با جامعه جهانی باعث شده که دشمن ایران را مستاصل و درمانده ببیند و از همین درماندگی برای منحرف کردن و نابودی انقلاب استفاده کند. بدیهی است که نه آمریکا و نه متحدانش هرگز نخواهند توانست که پرچم این انقلاب را زمین بزنند و نماد تجزیه طلبی پرچم شیر و خورشید را در کشور علم کنند. همانگونه که در ۹ دی فتنه کور دشمن خنثی شد، ان شاءالله فتنه ۹۸ نیز با درایت رهبری و نیروهای ولایتمدار نیز خنثی خواهد شد و عبارت معروف آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند یک بار دیگر بر سر زبانها خواهد افتاد.
فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا
خدا هم از شر و فتنه آن روز آنان را محفوظ داشت و به آنها روی خندان و دل شادمان عطا نمود.
سوره مبارکه انسان آیه ۱۱
و من الله التوفیق
منتشر شده در تارنمای اندیشکده یاسین در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸