۱۳۹۵ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

فتنه در پوشش میهمانی بهایی

بسمه تعالی

دیدار چند روز پیش فائزه هاشمی با سران فرقه ضاله بهائیت را می توان نه یک دیدار دوستانه ساده، بلکه دیداری با هدف سیاسی دانست.

صرف نظر از اینکه بهائیت دین نیست و از فرقه های انگلیسی – صهیونیستی می باشد؛ یک مسئله در متعاقب این دیدار هدفمند یکبار دیگر در صدر فشارها قرار گرفت:  مسئله حقوق بشر




در اینکه حقوق بشر یکی از ابزارهای غرب برای باج خواهیست شکی نیست. بعنوان مثال می توان رفتار دوگانه غرب با ایران و عربستان را بر سر مسئله حقوق بشر به وضوح مشاهده نمود.  لذا می بینیم که فرد نامبرده در مصاحبه با بخش فارسی یورونیوز خود را حامی حقوق بشر خوانده و مدافع بهائیان می شود.




این اقدام درحالیست که بحث « شورای رهبری » در جامعه مسکوت مانده اما از بین نرفته است. و همچنین سران و آمران فتنه 88 نیز همانگونه که می دانیم حامیان اصلی دولت هستند. و نیز می دانیم که فتنه اکبر در راه است.

از این میهمانی می توان این برداشت را هم نمود که فتنه گران مشغول ارزیابی بازتاب عملکرد حمایت گونه خود از فرقه صهیونیستی و ضد انقلاب هستند تا بتوانند در موقع لزوم ( شاید انتخابات ریاست جمهوری 96) ضد انقلاب و منافقین را با خود در پیشبرد فتنه اکبر همراه کنند؛ که مسئله حقوق بشر یکی از مسائلیست که تمامی عناصر ضد انقلاب و نفاق برسر آن متحد القول هستند، و با علم به اینکه فرقه بهائیت به جدایی مطلق دین از سیاست باورمند است؛ همراهی این فرقه می تواند دستآورد های زیادی برای آنها داشته باشد. این می تواند آغازی باشد بر فتنه اکبر.

بعد دیگر این دیدار، خودنمایی در مجامع و محافل بین المللیست، و نوعی تبلیغ برای سرمایه گزاری دشمنان نظام بر روی خاندان نامبرده به جهت پیشبرد حذف ولایت فقیه از ساختار سیاسی کشور به بهانه شورایی کردن رهبری.

می بینیم که فتنه گر ارشد با تیم نیویورکی اش، در سکوت ظاهری خود، از یک سو در تلاش است با فاکتور حقوق بشر حمایت جریانات ضدانقلاب و نفاق را بدست بیاورد، همچنین با نزدیکی به بهائیان بتواند در موقع لزوم با استفاده از نفوذ آنها، حمایت عملی برخی محافل صهیونیستی و رسانه های مرتبط با آنها را دارا باشد.
و از طرفی دیگر سازمانها و نهادهای بین المللی حامی حقوق بشر و همچنین احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوق بشر در ایران را با خود همراه نماید تا بتواند در صورت عدم همراهی دولتهای غربی با وی، از طریق اهرم های یادشده با فشار بر دولتهای غربی، آنان را نیز با خود همراه کنند.

روزی از حذف دفاع موشکی سخن رانده میشود و روزی دیگر به دیدار جاسوسان و دشمنان نظام شتافته می شود.و البته هدف اصلی حذف ولایت فقیه از ساختار سیاسی کشور و در نهایت حذف دین از سیاست و ساختار جامعه ایران است. فتنه گران تا اقدامی صورت نگیرد پیش خواهند رفت. با خنثی کردن توطئه های دشمن خودی، امنیت را در کشور حفظ کنیم.

حفظ و صیانت از ولایت از اهم اعمال است.


و من الله التوفیق 

۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۶, پنجشنبه

دشمنی با امنیت ملی

بسمه تعالی

قصاص یکی از پایه های عدالت است که توسط قربانی و یا خانواده اش از محاکم قضایی درخواست می شود.
ماده 205 قانون مجازات اسلامی می گوید:

اما آنچه که در مورد اعدامهای مجرمانی که مرتکب قتل عمد شدند حائز اهمیت است و منظور ماست ماده 219 قانون مجازات اسلامیست که می گوید:

و همچنین


و در صورت رضایت شاکی و یا عدم وجود شاکی مجازات بر عهده دادستانی گذارده شده


 می بینیم که در مواد فوق، قانون قصاص و یا عدم قصاص را به عهده ولی دم گذاشته است که در تمامی موارد، علت تاخیر اجرای حکم قصاص تلاش قاضی پرونده و دادستانی برای رضایت اولیا دم می باشد.

در مورد مجرمین خطرناک نیز قانون مجازات اسلامی ضمن تاکید بر دادن فرصت برای اصلاح از طریق زندان، در صورتی که مجرم بر جرم خود اصرار کند و امنیت جامعه را به خطر بیاندازد و یا اصرار به همکاری با گروههای مسلح معاند همانند گروهک تروریستی منافقین علیرغم تادیب قبلی داشته باشد؛ حکم اعدام را ضروری دانسته و اجرا می نماید.


حال این سوال پیش می آید که چرا ضد انقلاب و منافقین از محاربین و مخلان امنیت ملی دفاع کرده و در شهرهای مختلف جهان برای آنان مراسم های عزاداری برپا می کنند؟



افراد ورشکسته و سرخورده ضد انقلاب که بدلیل عدم توجه جامعه به خواست آنان مبنی بر تظاهرات های خیابانی و تکرار آنچه در سال 88 دیدیم، به بهانه مبارزه با نظام به جهت براندازی، امنیت ملی را نشانه رفته اند و ضمن کتمان عدالت در جامعه با مخالفت با مواد ذکرشده قانون مجازات اسلامی، با حمایت از مجرمان خطرناک، قاتلان و سوداگران مرگ و جاسوسان امنیتی، در تلاشند که تیغ انتقام وفاداری مردم به نظام را بر گلوی جامعه بفشارند؛ تا ضمن آرامش خبث درون خود، بر روی عدم تامین امنیت ملی توسط دستگاههای امنیتی کشور مانور دهند.
و در برخی موارد اقدام به خبرسازی در این خصوص می نمایند و با استناد به این اخبار، احکام قصاص و اعدام بزهکاران مصر بر بزه خود را نقض حقوق بشر اعلام کرده و اشک تمساح می ریزند.



می‌بینیم که سرخوردگان سیاست وابستگی به غرب وحشی و واپسگرایان ضد میهنی شکست خود را در تمامی عرصه‌ها با به خطر انداختن امنیت ملی می‌خواهند جبران نمایند. لذا می‌توان نتیجه گرفت تمامی زندانیانی که ضدانقلاب برای آزادیشان در خارج از کشور تلاش می‌کند همگی یا مجرمان خطرناک امنیتی هستند و یا همانند جیسون رضائیان جاسوس غرب.

یکی از منش‌های ضدانقلاب را می‌توان این‌گونه تعریف نمود:

نابودی جامعه ایران به جرم عدم تمکین به خواست ضدانقلاب.   



و من الله التوفیق