۱۳۹۴ دی ۱۶, چهارشنبه

حمله به سفارت عربستان در جهت منافع نفوذ

 بسمه تعالی

اعدام شیخ شهید آیت الله نمر باقر النمر ضمن بازتاب گسترده ای که در داخل کشور داشت، باعث شد که خودی، غیرخودی و نخودی در این جریان بیش از پیش از هم تمیز داده شوند. اعتراض به اعدام شیخ شهید اگر چه بجا و به حق بود، اما حمله به سفارت عربستان بدون در نظر گرفتن عواقب آن کار معقولانه ای نمی توانست باشد.
دولت یهودی آل سعود ضمن قطع رابطه خود و همپیمانانش، پا را فراتر نهاده و به گزارش امپراتوری دروغ، ملک سلمان با برخی از تجزیه طلبان دیداری مخفیانه داشته است ، دیداری از نوع دیدارهایش با سرکرده منافقین در فرانسه. این تحرکات سعودی ها را می توان با انتخابات پیش روی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری بی ارتباط ندانست.


در پی منزوی کردن نظام پس از حمله نیروهای سازمان یافته به سفارت عربستان در تهران، از یک طرف آل سعود با تهدید های خود به تحقیر ایران می پردازد و از طرف دیگر این نیروهای اصلاح طلب و اعتدالیون (بخوانید دروازه های نفوذ) تنها طیفی هستند که برنده اصلی حمله به سفارت می باشند. و در درجه اول در صورت رد صلاحیت توسط شورای نگهبان، برای رفع تنش از طریق ارتباطات حسنه ای که با دشمنان ایران دارند، وارد عمل خواهند شد.
و از طرف دیگر با نسبت دادن این حرکت به اصولگرایان سعی در خدشه وارد نمودن به چهره اصولگرایان در درجه اول و بهانه ای برای اربابان خود در صورت پیروزی اصولگرایان در انتخابات مجلس شورای اسلامی و احتمالاً ریاست جمهوری سال 98، چهره مدیران اجرایی و نمایندگان مردم را آنگونه که اربابانشان می خواهند به نمایش بگذارند. در حقیقت اصلاح طلبان با این حرکت قصد بازی کردن نقش منجی ایران را دارند. تا در صورت عدم موفقیت در انتخابات پیش رو، در انتخابات ریاست جمهوری بتوانند ضمن حمایت غرب،حمایت سرمایه های عربی را نیز از آن خود کنند. با حضور اصلاح طلبان در پست های مدیریتی و اجرایی در کشور، راه را برای آغاز هجمه اطلاعاتی دشمن هموار و از نیرو و رتبه آنان برای تخریب ساختار اداری و اجرایی کشور بهترین استفاده ها خواهد شد.
باید به این نکته توجه داشت که خیزش جبهه اصلاحات و اعتدال برای تصدی پست ولایت فقیه، در صورتی که در انتخابات آتی با شکست مواجه شود، احتمالاً فتنه ای منطقه ای را در بر خواهد داشت.  بهتر خواهد بود پیش از آنکه یکبار دیگر دولتهای متخاصم من جمله آل سعود بتوانند در کشور آشوبی همانند آنچه در آذربایجان رخ داد را بیافرینند؛ با بستن دستهای آنان و عوامل داخلیشان جلو اقدامات بعدی آنها را گرفت. 

ضمن اینکه آل سعود، با حمایت از تجزیه طلبان و منافقین، سعی در اهرم قراردادن آنان به جهت منافع صهیونیست ها را دارد. اینکه بگوییم آل سعود به نیابت از صهیونیست ها مقابل ایران ایستاده و با اعدام شیخ شهید این حرکت را رسماً آغاز نموده است، بیراه نگفته ایم.

در اینجا دو سوال مطرح می شود:
نخست: با دیپلوماسی اعتدال و لبخند می شود جلو این اقدامات آل سعود را گرفت یا با اقتدار و قدرت؟
و دوم : با توجه به لزوم حضور نیروهای اصلاح طلب در کشور، چگونه می شود طیفی را که همیشه و همواره برای نظام هزینه داشته است را قابل اعتماد دانست و با آنان همکاری نمود؟


و من الله التوفیق

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر