۱۳۹۸ خرداد ۲۹, چهارشنبه

طعمه سه گانه

بسمه تعالی



به گزارش خبرگزاری ها چهار روز پس از حمله به نفتکش ها در دریای عمان، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا دستور اعزام هزار نیروی جدید به خاور میانه را صادر کرد. این درحالیست که بنا به گمانه زنی ها آمریکا حدود پنجاه هزار نیرو در منطقه دارد. این تعداد نیرو در کل خاورمیانه در پایگاههای آمریکا حافظ منافع آمریکا هستند.

دولت آمریکا بعد از تلاش برای به صفر رساندن فروش نفت ایران و برای ادامه صادر شدن نفت منطقه در تلاش است تا با افزایش نیرو در برابر تهدید ایران برای عدم عبور نفت از تنگه هرمز لشکرکشی نماید. اما برای مقابله با ایران تنها لشکرکشی کافی نیست. آمریکائی ها به خوبی می دانند که برای صادرات بی دغدغه نفت از منطقه و عبور کشتی های نفتکش از خلیج فارس باید ایران را درگیر نمایند. و یا به عبارتی دیگر ایران را مشغول نمایند تا بتوانند با خیال راحت به چپاول نفت منطقه بپردازند.

موضع اپوزیسیون در خصوص جزایر سه گانه 
می دانیم که دولت امارات متحده عربی مدتهاست که ادعای جعلی مالکیت بر جزایر سه گانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی را دارد. و با توجه به تلاش متحدان آمریکا برای همگامی با آمریکا در تحریم ایران و افزایش صادرات نفت خود؛ این امکان وجود دارد از جزایر سه گانه در جهت منافع آمریکا استفاده استراتژیک بشود. مسعود رجوی در سال ۱۳۷۲ در مصاحبه ای با نشریه مجاهد (هفته نامه داخلی منافقین) جزایر را از آن امارات خواند و گفت « هدف رسیدن به تهران است حال چند وجب از خاک ایران هم نبود، نبود. این مانعی در رسیدن ما به هدف ایجاد نمی کند ». همچنین رضا پهلوی در مصاحبه ای با مدیر مرکز مطالعات ایران وابسته به پادشاهی سعودی نیز سه جزیره را قابل مذاکره خواند و تلویحا به مالکیت امارات بر این جزایر صحه گذاشت.

برنامه احتمالی آمریکا
با در نظر گرفتن نظر اپوزیسیون برانداز خارج از کشور ایران در خصوص جزایر سه گانه؛ در صورتی که آمریکا تصمیمی ابلهانه بگیرد تا ایران را درگیر کند، و در پی آن بتواند با استفاده از ابزار تبلیغاتی کشور را به آشوب بکشاند و اعتراضات صنفی را توسط منافقین تبدیل به اعتراضات حکومتی نموده و کشور را در یک بحرانی عظیم فرو برد؛ با اشغال جزایر سه گانه و اسکان منافقین و بخشی از سلطنت طلبان در این جزایر و به رسمیت شناختن آنان بعنوان یک کشور، برنامه ای که بعد از سقوط اسد قرار بود اجرایی شود را اجرا کنند. در این برنامه از منافقین در شاخه نظامی و عملیاتی استفاده می شود و از سلطنت طلبان بعنوان شاخه سیاسی. این برنامه در آخر تابستان و پائیز ۱۳۹۱ با فرمان تشکیل شورای ملی توسط رضا پهلوی و خروج منافقین از لیست تروریستی آمریکا آغاز شد و تا کنون ادامه دارد. از آنجایی که این دو طیف برانداز با یکدیگر خصومت دارند، نه در کنار هم بلکه به موازات هم حرکت می کنند و از یک منبع تغذیه می شوند.

به رسمیت شناختن حاکمیت منافقین و سلطنت طلبان در جزایر سه گانه و بستن قرارداد همکاری نظامی با آنها این مجوز را به آمریکا می دهد که در صورت حمله ایران به آنان به جهت نابودی اپوزیسیون و پس گرفتن جزایر سه گانه آمریکا از طریق پایگاههای خود که در اطراف ایران احداث کرده است حمله ای گسترده را بر علیه ایران آغاز نماید و همزمان منافقین و سلطنت طلبان به همراه متحدانشان در داخل حکومت که به تحقیق می توان گفت که بخش عمده ای از طیف اصلاح طلب و لیبرال می باشند، با ایجاد اغتشاش و نوعی کودتای نرم کشور را به سمت تجزیه شدن با هدف تامین امنیت یهود سوق می دهند.

برای خنثی سازی این احتمال لازم است که پایگاههای سپاه و ارتش در این سه جزیره به همراه جزایر فارور، فارور کوچک و سیری تقویت شده و در صورتی که این جزایر فاقد پایگاه می باشند، در آنها مراکز نظامی احداث شود و به تمامی امکانات نظامی مجهز گردند.
بدیهی است که با این حرکت احتمال استفاده از این جزایر ژئواستراتژیک برای مجوز دادن به خود برای اقدام نظامی علیه ایران توسط آمریکا را به صفر می رساند.
برای دفاع همه جانبه از کشور باید نه تنها واقعیات، بلکه احتمالات را نیز پیش بینی و برای آن برنامه ای راهبردی و بازدارنده ریخت.

و من الله التوفیق

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر