۱۳۹۶ آبان ۲۰, شنبه

استراتژی تلفیقی دشمن


بسمه تعالی



 موسسه آمریکن اینترپرایز در یکی از استراتژی های خود در قبال ایران بنام آنفولانزای نیویورکی که یک استراتژی فرهنگی می باشد و مردم ایران را هدف قرار داده است، از ۵ فاکتور نفرت مردم از یکدیگر، نفرت مردم علیه مسئولان، نفرت و بی اعتمادی نسبت به نظام، نفرت از ایرانی بودن و نفرت از اسلام به عنوان فاکتورهای اصلی این استراتژی نام می برد. از سال ۲۰۰۷ که این استراتژی توسط این موسسه اعلام شد تا کنون تنها روی فاکتور نفرت از ایرانی بودن کار نشده بود که به تازگی توسط دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده با عبارت « ملت تروریست » و سناتور لیندا فرام در مجلس سنای کانادا با عبارت « یکی از بد ذات ترین ملتهای جهان » توهین به ملت ایران را آغاز کرده اند به جهت نفرت مردم ایران از ایرانی بودن.
      در طی سالهای اخیر تک تک فاکتورهای مطرح شده در آنفولانزای نیویورکی در فضای سایبر و سطح شهرها اجرا شده است. از نفرت مردم از یکدیگر که حاصلش ظهور احزاب و دسته های تجزیه طلب است تا نفرت و بی اعتمادی به مسئولان نظام که یکی از نتایجش مسئله حساس و بغرنج مالباختگان است و نفرت از اسلام که حاصلش ایجاد کانالها و صفحات هتاک به دین در فضای سایبر است؛ همگی تنها یک هدف را در جامعه دنبال می کنند و آن فروپاشی جامعه ایران از درون است. جامعه ای که در موقع مقتضی نتواند از خود، کشور و تمامیت ارضی آن دفاع کند.
      از طرفی طرح استراتژی بنام برش کالباس را داریم که نظام حکومتی و دولتمردان را نشانه گرفته است. این استراتژی که با برجام پیاده شد و در حال اجراست، هدفش گرفتن امتیاز به صورت ذره ای می باشد تا به خواست نهایی خود برسد.
      غرب و در راس آنها آمریکا و در پشت پرده رژیم صهیونیستی اقدامات عملی بر علیه ایران را با تلاش برای حذف سه شمشیر داموکلس ایران در منطقه و سرمایه گذاری بر روی اپوزیسیون ایران را از سال ۲۰۱۲ آغاز کرده اند و تا کنون با فراز و نشیب هایی ادامه دارد.
      همزمانی مسلح شدن نیروهای مخالف بشار اسد و فرمان تشکیل شورای ملی توسط رضا پهلوی و خروج سازمان تروریستی منافقین از لیست تروریستی آمریکا با فاصله ای کم و همچنین پیام مسعود رجوی به رضا پهلوی در ۵ آبان ۹۱ از آماده سازی طرح براندازی توسط آمریکا و متحدانش خبر می داد. در اجرای استراتژی چیکن (طراحی شده در سال ۲۰۰۵ و اجرا در سال ۲۰۱۲) آمریکا خود وارد عمل نمی شد و برای اینکار سلطنت طلبان را به عنوان بازوی سیاسی و منافقین را علیرغم سن بالای اکثریت آنان بعنوان نیروی چریکی انتخاب کرده بود. تا در صورت رویارویی با نظام خود کمترین هزینه را داشته باشد و درصورت شکست به نام اپوزیسیون تمام شود. و پیش از آن باید امنیت اسرائیل را با برداشتن دو شمشیر داموکلس (بشار اسد و حزب الله) تامین می کرد.
      به تحقیق می توان گفت که مادر استراتژی آمریکا یا همان پروژه رژیم چنج فرزندان زیادی دارد که برخی رشد نکرده اند و برخی نابود شده اند. حال باید دید اگر آمریکا این فرزندان شوم را دوباره احیا کند و از این فرزندان یک ارتش واحد با یک هدف واحد بسازد و آنان را برای عملیات آماده نماید، پدافند عامل و یا غیرعامل ما در برابر این ارتش چیست؟
      تحقیق و بررسی عملکرد دشمن در حدفاصل سالهای ۱۳۸۰ تا کنون نشان می دهد که آنان برنامه های راهبردی اجرایی خود که تماما به هم مرتبط هستند را بدون در نظر گرفتن پیروزی یا شکست اجرا می کنند. برای نمونه مثلث شوم عبری-عربی-غربی در برنامه راهبردی خود برای تضعیف و سقوط دولت بشار اسد بدون توجه به عواقب آن نیروهای وهابی و تکفیری را مسلح نمودند تا ضمن تلاش برای نابودی بشار اسد دیوار دفاعی اسرائیل را در خارج از مرزهای خود قرار دهند. با تضعیف و نابودی داعش در منطقه و همچنین پیشروی های ارتش سوریه و شکست روز به روز تکفیری های تحت حمایت غرب، دیوار دفاعی که قرار بود امنیت رژیم صهیونیستی را در برابر ایران و همچنین منافع آمریکا را در منطقه حفظ کند، در حال فروریختن است. این شکست طرح تامین امنیت اسرائیل و منافع آمریکا در عراق و سوریه که از دیدگاه آنان می بایستی مقدمه ای باشد برای حذف حزب الله از صحنه روزگار و متعاقب آن تغییر نظام حکومتی در ایران، نادیده گرفته شده و همانند رباطی برنامه ریزی شده مرحله بعد از سرنگونی بشار اسد در منطقه یعنی تلاش برای حذف حزب الله را با استعفای سعد حریری نخست وزیر لبنان آغاز نموده اند.
      ما برای اینکه امنیت را حفظ کنیم باید از هر اقدامی که دشمنان بر علیه ما، سوریه و حزب الله انجام می دهند به نفع خود استفاده تاکتیکی بکنیم. متاسفانه دولت دهم و یازدهم گرایشات شدیدی به غرب دارد و این خود بزرگترین عامل بازدارنده در برابر توطئه دشمنان می باشد و عاملی برای کاهش اعتماد به نفس داخلی. از همین روست که تمدید دولت دهم موهبتی برای غرب اعلام شد و تحلیلگران این تمدید را کارآمد تر از تحریم می دانند. در صورتی که از فرصت بدست آمده در لبنان نهایت استفاده بشود و جانشین سعد حریری از میان دوستان و یاران حزب الله انتخاب بشود، آنگاه ایران برگ برنده را خواهد داشت. فشار حداکثری و به مخاطره انداختن امنیت رژیم صهیونیستی برای تسلیم نمودن غرب و اخلال در نظام اقتصادی و سیاسی عربستان و همچنین ایجاد جوی ملتهب در دبی برای خروج سرمایه از این پایگاه اقتصادی اعراب، نابودی انبارهای نفتی دشمنان در حوزه جنوبی خلیج فارس می تواند ما را در نابودی دشمنانمان یاری دهد.
      عملکرد ما باید به گونه ای باشد که دشمن را مجبور کند به برداشتن تحریمها. مثلث شیطانی عبری-عربی-غربی رافت و گفتمان را ناشی از ضعف می داند و در دنیای قدرت ضعیف محکوم به فناست. خود باورمندی است که از انسان یک ابرقدرت می سازد و اندیشه الهی و در عین حال حیله گر منجی خواهد بود در برابر توطئه ها. چراکه خداوند در آیه ۵۴ سوره آل عمران می فرماید:
وَمَكَرُوا وَمَكَرَ اللَّهُ وَاللَّهُ خَيْرُ الْمَاكِرِينَ ﴿۵۴﴾
یهود با خدا مکر کردند و خدا هم در مقابل با آنها مکر کرد، و خدا از همه بهتر تواند مکر کرد. (۵۴)
و در آیات ۱۵ و ۱۶ سوره الطارق می فرماید:
إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْدًا ﴿۱۵﴾ وَأَكِيدُ كَيْدًا ﴿۱۶﴾
دشمنان اسلام هر چه بتوانند کید و مکر (بر محو اسلام) می‌کنند. (۱۵)
و من هم در مقابل مکرشان مکر خواهم کرد. (۱۶)

و من الله التوفیق
علیرضا عابدینی

منتشر شده در تارنمای اندیشکده یاسین در تاریخ ۲۰ آبان ۱۳۹۶

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر